من نیستم
چون اگه بره سفر دلم براش تنگ نمیشه
مریضی داشته باشه ناراحت نمیشم
توی ذهنم بیشتر خاطرات بدش یادم میاد
اگر برعکس اینا باشه میشه عشق
وقتی می بینمش قلبم تند تند میزنه
البته اینکه تپش قلب هم دارم بی تاثیر نیست
من دوسش دارم عاشقش نیسم
عشق، از نظر من اینکه تو، اون طرفو هر جوری هست بخوای.
مثلا زشته،بی ادبه،یا مثلا بیماره بی پوله یا هر چی.
اما! حاضری از معیارات بزنی چون عاشقشی و باهاش بمونی.
اما دوست داشتن جایی که طرف مطابق معیارات باشه .از نظر من اینه...
قبل ازدواج باهاش ازش متنفر بودم که حد نداش
الان جونم به جونش بستس به نبودش که فکر میکنم قلبم میاد تو دهنم اگر حالش بد باشه دور باشه بهم نگه میفهمم حالش بده حس میکنم
هر جوری که هست با همه ی خوبی ها و عیب هاش میخوامش اصلا نمیخوام تغییرش بدم طوری که آرزو میکنم اگر خدا روزی بهم پسر داد کپی برابر اصط باباش باشه چه ظاهرش چه اخلاق و رفتارش چه شان و شخصیتش میخواست بره کربلا داشتم دیوونه میشدم از اینکه قراره یه هفته نبینمش واقعا بغض داشتم. اصلا وابدا هیییچ مرد دیگه ای به چشمم نمیاد اگه یکی بهم بگه فلانی چه خوشتیپه سریع تو ذهنم با همسرم مقایسه ش میکنم و میگم نه بابا به علی نمیرسه. و خیلی چیزای دیگه اصلا کلا خیلی حسه خوبیه عشق بعد پنج سال زندگی هنوز هر روز منتظرم زودتر از سر کار بیاد خوشگل کنم برم بغلش. برای من اینا عشقه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
