میخوام به دختره بگم داداشم ازت خوشت میاد ولی بلد نیستم🙈.بیاین یادم بدین

نااززننین

مدیر استارتر

عضویت: 1401/03/13

تعداد پست: 2211

بگو کسی داخل زندگیت هست بعد چند روز بعد بهش درخواست بده اصلا شمارش رو بده داداشت خودش صبحت کنه نمیخا ...

راست میگی؟من خودم آخه بدم میاد کسی شمارمو به یکی دیگه بده

از طرفی هم برادرم کم رو و جدیه همچین بلد نیست با دختر حرف بزنه. همش سیاسی بلده😂. به خودش هم میگم

دیدی آن شب چه شد؟😔 پدر دیگر بیدار نشد... در گوشه ی تاریک و حزن آلود خانه... دیدی پدرم چشم بست؟ بی خداحافظی، بی حرف، بی پند و ناگهانی؟ دیدی فرزندانش را؟ سیمای غمگین دخترش را؟دیدی غم چشم پسرانش را؟ دیدی نفس در سینه حبس بود؟ چشمان در تمنای اشک بود؟ دیدی غم آسمان را؟ قطرات اشک بالا را؟ دیدی سکوت پرندگان را؟ ناله ی دلگیر باد را؟ دیدی که دیگر حرفی برای گفتن نبود؟ فقط اشک بود و اشک بود؟ دیدی که روز به سیاهی شب بود؟ آفتاب به سردی یخ بود؟ دیدی که دیوار ها را تاب ایستادن نبود؟ شمع را جان سوختن نبود؟ زیرا که دیگر عشق نبود🖤گرما نبود😭پدر نبود... 😔😔

1401/05/07

|

13:24

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

نااززننین

مدیر استارتر

عضویت: 1401/03/13

تعداد پست: 2211

تورو خدا نکن اینکارو .شاید داداشت نخوادش چرا دخالت می‌کنی.این که شما دوسش داری دلیل نمیشه داداشت هم ...

داداشم خودش بهم گفته برام پیدا کن. والا من خودمم سختمه

دیدی آن شب چه شد؟😔 پدر دیگر بیدار نشد... در گوشه ی تاریک و حزن آلود خانه... دیدی پدرم چشم بست؟ بی خداحافظی، بی حرف، بی پند و ناگهانی؟ دیدی فرزندانش را؟ سیمای غمگین دخترش را؟دیدی غم چشم پسرانش را؟ دیدی نفس در سینه حبس بود؟ چشمان در تمنای اشک بود؟ دیدی غم آسمان را؟ قطرات اشک بالا را؟ دیدی سکوت پرندگان را؟ ناله ی دلگیر باد را؟ دیدی که دیگر حرفی برای گفتن نبود؟ فقط اشک بود و اشک بود؟ دیدی که روز به سیاهی شب بود؟ آفتاب به سردی یخ بود؟ دیدی که دیوار ها را تاب ایستادن نبود؟ شمع را جان سوختن نبود؟ زیرا که دیگر عشق نبود🖤گرما نبود😭پدر نبود... 😔😔

1401/05/07

|

13:25

2 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

eraser

عضویت: 1401/04/03

تعداد پست: 3832

راست میگی؟من خودم آخه بدم میاد کسی شمارمو به یکی دیگه بده از طرفی هم برادرم کم رو و جدیه همچین بلد ...

بده به داداشت بعد بگو داداشم خودش برداشته

شبی ساحل نشین خنده ام باش که لبخند من دریای درده...!A

1401/05/07

|

13:26

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

کاربرنینی،سایت

عضویت: 1400/12/26

تعداد پست: 3055

نترس.

به موقعش بلده.

اول دختره را دورادور ببینه اگه پسندید با اجازه دختره شمارشو بده

هرگز دلی را نشکن که دلت خواهد شکست..

1401/05/07

|

13:26

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

eraser

عضویت: 1401/04/03

تعداد پست: 3832

داداشم خودش بهم گفته برام پیدا کن. والا من خودمم سختمه

راحت باش بابا

شبی ساحل نشین خنده ام باش که لبخند من دریای درده...!A

1401/05/07

|

13:26

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

77solmaz

عضویت: 1398/09/13

تعداد پست: 9564

داداشم خودش بهم گفته برام پیدا کن. والا من خودمم سختمه

اول باید ب داداشت بگی فلانی رو پیدا کردم میخوای یان اگه اوکی داد بعد ب دختره بگی

من ريخته ام در رگ تو شیره ی جان❤هی چرخ بزن در من و دل را بتکان❤این هم نفسی، چه حس و حالی دارد❤ در پیکر من دو قلب دارد ضربان💞21آذر99 بی بی چکم مثبت شد خدایا هزاران بارشکرت😍😍پسرم مبتلا ب هیپوسپادیاسه سوالی داشتین خوشحال میشم بتونم کمکتون کنم اگر اطلاعاتی هم در این زمینه دارین ممنون میشم بهم بگین❤️

1401/05/07

|

13:26

1 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

نااززننین

مدیر استارتر

عضویت: 1401/03/13

تعداد پست: 2211

ی سوال ذهنم درگیر کرد داداشت خوشش میاد بهت گفته یاازخودت میخای پیشقدم شی؟

داداشم میگه برام پیدا کن. من هیچوقت نمیتونم بگم. اول گمیخوام بپرسم تو زندگیت کسی هست یا نه

بعد از داداشم میپرسم نظرش چیه و بعد شمارش و میگیرم. 

دیدی آن شب چه شد؟😔 پدر دیگر بیدار نشد... در گوشه ی تاریک و حزن آلود خانه... دیدی پدرم چشم بست؟ بی خداحافظی، بی حرف، بی پند و ناگهانی؟ دیدی فرزندانش را؟ سیمای غمگین دخترش را؟دیدی غم چشم پسرانش را؟ دیدی نفس در سینه حبس بود؟ چشمان در تمنای اشک بود؟ دیدی غم آسمان را؟ قطرات اشک بالا را؟ دیدی سکوت پرندگان را؟ ناله ی دلگیر باد را؟ دیدی که دیگر حرفی برای گفتن نبود؟ فقط اشک بود و اشک بود؟ دیدی که روز به سیاهی شب بود؟ آفتاب به سردی یخ بود؟ دیدی که دیوار ها را تاب ایستادن نبود؟ شمع را جان سوختن نبود؟ زیرا که دیگر عشق نبود🖤گرما نبود😭پدر نبود... 😔😔

1401/05/07

|

13:27

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب

نااززننین

مدیر استارتر

عضویت: 1401/03/13

تعداد پست: 2211

تا چه حد عصبیه😐🤌

به خاطر اینکه خیلی بیش از حد درس خونده و کاری شغلی نداره سر این عصبی میشه همش فشار میاد روش. تو ترافیک شدید عصبی میشه. چی بگم از بچگی عصبی بود

دیدی آن شب چه شد؟😔 پدر دیگر بیدار نشد... در گوشه ی تاریک و حزن آلود خانه... دیدی پدرم چشم بست؟ بی خداحافظی، بی حرف، بی پند و ناگهانی؟ دیدی فرزندانش را؟ سیمای غمگین دخترش را؟دیدی غم چشم پسرانش را؟ دیدی نفس در سینه حبس بود؟ چشمان در تمنای اشک بود؟ دیدی غم آسمان را؟ قطرات اشک بالا را؟ دیدی سکوت پرندگان را؟ ناله ی دلگیر باد را؟ دیدی که دیگر حرفی برای گفتن نبود؟ فقط اشک بود و اشک بود؟ دیدی که روز به سیاهی شب بود؟ آفتاب به سردی یخ بود؟ دیدی که دیوار ها را تاب ایستادن نبود؟ شمع را جان سوختن نبود؟ زیرا که دیگر عشق نبود🖤گرما نبود😭پدر نبود... 😔😔

1401/05/07

|

13:29

0 نفر لایک کرده اند ...

گزارش پست نامناسب