ما اب مصرفی مون جیره بندیه
من این همه صبحا ساعت ۵بیدار شدم درختو اب دادم جارو زدم
به علاوه رسیدگی درخت با خودمون بوده
مادرشوهرم همش کلید داره هر روز میاد یکساعت معطلم میکنه منم نهدناهار درست کردم نه صبحونه با هم رودربایستی داریم میشینه منم که بچم تا ۳شب بیداره روز میخوابیم
دوباره عصر و شب پدرشوهرم اینجا پلاسه
خسته شدم
لباس مناسب تنم نیس هوا به شدت گرمه اینا هم همش میان
شوهرم هم کلیدو ازشون بگیره قهر میکنن
قفل هم عوض کنیم الان میگن چرا عوض کردین
بهدیه بهانه ای برم کلیدو بگیرم هم قهر میکنن میگن بخاطر درختشون کلیدشون گرفتن
کل سال با من دشمنن حالا که فصل خرماس آشتی شدن
دیشب میخواستم برم دستشویی ساعت ۱۱ لباس درست تنم نبود باردارم تکررر ادرار دارم
یهو تا رسیدم دستشوی پدرشوهرم بلند سرفه کرد انقد ترسیدم
چراغ دستشوی چون تو حیاطه روشنه شب تا صبح درم نبسته بود
اعصابم خرابه کلی گریه کردم چه وضعشه سر زده میان
شوهرم عین سیب زمینی هرچی میگم هییییچ