کم کم آروم تر میشی منم دقیقا شرایط تو رو دارم و دخترمم هم سن دخترته اولا خیلی داغون تر بودم الان یکم آروم تر شدم یه کارایی میکنم و درامد در میارم و سرمو گرم کردمو یه هدفایی برای خودم مشخص کردم دیگه کاریه که شده با غصه خوردن مشکلمون حل نمیشه و مشکلمون یکی از سخت ترین و جبران نشدنی ترین مشکلاتم هست😞
عزیزم بهترین ها در اینده برات اتفاق میوفته
میفهمم چی میگی
ولی آروم باش قشنگم
کار اونا که صحیح نیس اما ما نمیتونیم دیگران رو تغییر بدیم اونا به رفتارشون ادامه خواهند داد ماییم که باید خودمونو قوی کنیم
اینم بدون همیشه قبل از طلوع سپیده هست که شب خیلی تاریکه
انشالله روزای خوبتم میاد😘😍❤️
من ب شوهر احتیاج ندارم
ولی دخترم ب بابا احتیاج داره
هر شب سراغ باباشو میگیره میگ چرا نمیاد
میترسم تو اینده تو مدرسه خودشو مقایسه کنه میترسم باباهای دیگ رو ببینه و دلش بشکنه میترسم کسی مسخرش کنه و... من فقط نگران دخترمم
اول دادگاه دو روز در هفته وقت ملاقات تعیین کرده بود باباش میومد میدیدش بعد باباش گفت بنویسم مهد خودم هر روز میبرم میارم دیگه هر روز باباشو میبینه. من از باباش متنفرم و هیچ برخوردی با اون مردک ندارم اما وضع مالی شوهر سابقم خوبه و نمیخوام دخترمو ازش دور کنم و دخترم از نظر مالی تو سختی بزرگ شه؟ تو چی بابای دخترت میاد دیدنش؟
عزیزم اینستاتو پاک کن نبینی .مگه مجبوری.من‌خودم کسی که باعث بهم خوردن زندگیم بود و اینیستا میدیدم که چقدر خوشبخته ناراحت میشدم .پاک کردم اینیستا و خودمو راحت کردم
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
