بعد که بهش گفتم تو هم اخلاقات شبیه ادمای بد دله و من دارم دیوونه میشم بسکه باید هی بااک بودن خودمو به تو تابت کنم دیگه نمیتونم ادامه بدم میخوام جدا شم کلیی گریه و خواهش که کمکم کن درس شم من بی تونمیتونم و از اینجور حرفارفتیم بیش مشاور و قبول کرد که مقصره برا یه مدت خوب شد خییلی خودشو کنترل میکرد خییلی