دوستان من چند سال پیش به قصد ازدواج با یه آقا آشنا شدم ،و بهشون تاکید کردم خانواده رو در جریان این موضوع بزار و با نظارت خانواده ما آشنا بشیم ایشون به همه خانوادشون اطلاع دادن،خواهراشون اومدن خیلی خوب و مهربون صحبت کردن با من و اعتماد منو جلب کردن بعد منم شروع به آشنایی با این آقا پسر کردم و وقتی گفتم حالا برنامه نامزدی و رسمی شدنو بزار ،یهو خانوادش نه گفتن
مادرشون گفتن ما راضی نیستیم ،از اولشم راضی نبودیم
به دروغ هم گفتن ما اصلا شماره ای چیزی نداشتیم که بتونیم بهتون خبر بدیم .نه من ،نه دخترام راضی نبودن( در صورتی که قبل آشنایی خواهراشون با من حرف زدن و شمارمو داشتن )
گفتم اگر راضی نبودین چرا اخه میاین جلو با من حرف میزنین
و چرا میزارین خوب یک سال بگذره بعد نه بگین؟
میگن اخه ما با همه دوست دخترهای داداشمون حرف میزدیم ،تو هم یکی دیگه ازونا
به ما هم اصلا مربوط نیست چی بینتون بوده و چقدر وابسته این
ما نمیخوایمت
چیکار باید کرد با اینها؟ من شاخام دراومده ،داستان ما برعکس شده