من متولد ۷۶ و همسرم ۶۷
اصلا نمیشه باهاش صحبت کرد خیلی اوقات فکر میکنم زندگیم داره هدر میره و ب جدایی فکر میکنم
اخرین بار هم همین ۵ دقیقه پیش بود بهش گفتم یه سوال بپرسم راستشو میگی،با لحن تند گفت نه دروغ میگم این بار میخوام دروغ بگم،من شوکه شدم اصن بغض کردم هیچی نگفتم،گفت پ چرا نمیپرسی گفتم این یه حرفیه ک زده میشه انقدر عصبانیت وناراحتی نداره یه اصطلاحه دیگه،میگه تو یه هفتست فکر میکنی من دارم دروغ میگم ویه کاری میکنم،در صورتی کاصلا اینجوری نیست و من میخواستم یه سوال ساده بپرسم،نمیدونم مشکل ازمنه یا اون،خیلی همیشه عصبی و اشفتست اصلا کنارش احساس ارامش ندارم،همش استرس دارم..