سلام خوبی پانتی جون ممنون خانمی دعا کنید مامانم حالش بدتر از این نشه گناه داره چند ساله همش درد میکشه یه مدت از بس دستش درد میکرد من با صدای گریه اش بیدار میشدم تا صبح خواب نداشت مگه با آرامبخش وقرص خواب
خانومی عکس پرینتها تو برامون بزار دلمون باز بشه
در مورد تولد من رو کمک وهمفکری شما حساب کردم وگرنه اصلا نمیتونم تولد بگیرم
تو عید هم ما تو عید همش گرگان هستیم اصلا تهران نمیمونییم همسری طاقت نمیاره البته پارسال برادر شوهر و پسر خاله همسر خواستن تعطیلات بیان اینجا و اتراق کنن که مادرشوهر گرامی حالشون وگرفته ودستور داده عید کسی خونه من نیاد چون اینجوری ما نمیتونیم بریم گرگان وهم اینکه خواهر شوهر هم گفته که اینها فقط همین چند روز عید وتعطیلن فرصت استراحت دارن ومیتونن بیان چند روز اینجا اونوقت شما میخواهید برید اونجا اونها رو به زحمت بندازین مگه 12 ماه سال وازتون گرفتن و کلی ببه جاری غر زده بود که تو خودت خونه داری ومیتونی همیششه بری سفر ولی اونها دو تا کارمندن وفقط این فرصت دادرن این کارت اصلا درست نیست کلی غر زده بود سرشون