2752
2734

من پدرم ۱۱ سالم ک بود فوت شده مادرمم ازدواج مجدد کرد الان ولی جدا شده.از ازدواج دومشم ی دختر داره.خودم ی داداشش ۱۷ ساله دارم.از همون بچگی تابستونا ک مدرسه تعطیل بود سرکارمیرفتم پولامو جم میکردم چون میدونستم جز خودم کسی نیس دستمو بگیره.ی مقدار پول پس انداز کردم.بعد الان مامانم  تو روستا مستاجره منم خودم ی شهره دیگه سرکارم.پارسال میخاس زمین بخره ی مقدار پول داشت داد منم واسش وام گرفتم بقیه پولی ک‌ کم داشتم من بهش دادم ک زمین بخره کمیته امداد با وامو اینا واسش بسازه.بعد الان باز ب فکر افتاده خونه بخره.زمینشو بفروشه ی مقدارم پول داره بزاره بازم ۱۰۰ ملیون کم میاره توقع داره من بزارم.منم خب خودم سختی کشیدم تا پس انداز کردم جهیزیه میخام و خیلی چیزای دیگه گفتم من تو زمین کمکت کردم الان زمینت قیمتش سه برابر شده واسه خونم تا جای ک بتونم کمک میکنم.ولی ن ۱۰۰ ملیون.الان ازم ناراحته دیروز زنگ زد کلی بهم حرف زد😐😐منم عذاب وجدان گرفتم ک چرا نگفتم باشه و از طرفی ام خب خودم چیکار کنم.شما جای من بودید چیکار میکردین.ببخشید طولانی شد گفتم همه رو ی جا بنویسم دیگه منتظر نمونین

ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



مگه مامانت شوهر کرد بتو و داداشت فکر کرد که الان انقد توقع داره بنظرم زیاد خودتو درگیر نکن

گاهی این خودت دعا کن دعاکن آرام باشی و خوشبخت ......بی گمان میشنود آن خدایی که نزدیک تراز شاهرگ گردن است
2731

عزیزم خودتو فدا چی میکنی مامانت فردا برات جهاز میخره؟ یا بچه بیاری سیسمونی میده؟  یا خدایی نکرده مریض بشی نگهداری میکنه و خرجتو بده به اندازه کافی کمک کردی عذاب وجدان الکی هم به خودت نده 

خودت خونه زندگی داری؟ 

دوستمون خوب گفت اگه پول دادی قسمتی از خونه بزن به نام خودت 

ما را از “چوب خدا” ترساندندولی…به “بوسه خدا” امیدوارمان نکردنددر حالیکه خداوند کلامش را با “الرحمن و الرحیم” آغاز می کندبارش بوسه های “بی منت” خداوند را برایتان آرزومندم
من جات باشم میدم ولی میگم یه دانگ خونه یا زمین رو نامم بزنه وگرنه نه، بعدها بقیه ادعای ارث و میراث م ...

واسه ب نام زدن مشکل نداره اون زمینم ب نامه خودم زده بود.ولی خب من پولو بدم دیگه ب نامم باشه ب کارم نمیاد اونا تو خونه نشستن دیگه.خودم بخام جهیزیه بگیرم یا کاره دیگه ای بکنم هیچی..عذاب وجدانم واسه اینه ک‌الان اگه بهش پولو بدم میتونه بخره ولی میگن چندماهه دیگه قیمتا چند برابر میشه و دیگه هیچوقت نمیتونه خونه دار بشه.این داره عذابم میده

عزیزم خودتو فدا چی میکنی مامانت فردا برات جهاز میخره؟ یا بچه بیاری سیسمونی میده؟  یا خدایی نکرد ...

هرچی ک بشی ی درصدم احتمال نمیدم بخاد کمکم کنه.اون خونه ای میخاد بگیره دو طبقه ی از همون روز اولم ک زنگ زد بهم گف دو طبقه ی ب درد داداشت میخوره ی دونه پسره کنارم باشه بهتره.خب پس من چی اخه😣

واسه ب نام زدن مشکل نداره اون زمینم ب نامه خودم زده بود.ولی خب من پولو بدم دیگه ب نامم باشه ب کارم ن ...

خب اینکه خوبه، جهیزیه خراب میشه بلاخره کم و زیاد میتونی بخری ولی خونه و زمین ماندگاره پولش چندبرابر میشه، اگه به نام خودت هست بده بخره، 

سلام عزیزم درکت میکنم خوب مادرت هست دوستش داری. الان خودت کجا زندگی میکنی پیش مادرت نیستی مگه؟

ن مادرم روستاس.من چون اونجا کاری ک بخاد بدردم بخوره نبود اومدم جای دیگه.درس خونده بودم نمیخاستم تو خونه بشینم یا کاری ک بدردم نخوره انجام بدم

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز