هی به خودم میگم مگه دفه اولته که اینا رو میبینی
مدلشون همین جوریه دیگه
به درک
حالا جالب اینجاس دیشب خواهرشوهرم برای هفته ی دیگه تولد بچش دعوت کرد
حالا نوبت منه کادو ببرم!!!!!!!!!!!!
بابا ول کن مهم نیست. سرت رو با یک چیز دیگه گرم کن. اعصابتو با این چیزا بهم نریز. میدونی باید آدم ریلکسی باشی.
خوب حالا تو کادو ببر، یک چیز الکی مثل خودشون. لازم نیست تو کادو خریدن خودتو بکشی...
خوب حالا تو کادو ببر، یک چیز الکی مثل خودشون. لازم نیست تو کادو خریدن خودتو بکشی...
تو این مدت رو خودم کار کرده بودم که ریلکس شم
نمیدونم چرا اینقدر دوباره قات زدم!
نمیدونم چرا اینقدر دوباره قات زدم!
ولی باید سعیمو بکنم!!!!!!!!
آره بابا... ول کن تو رو خدا، به این فکرکن که این جور آدمها ارزششو دارن که تو بخاطرشون خودتو به هم بریزی...
من قبل اینکه ازدواج کنم فکر می کردم چرا باید عروس از مادرشوهر خوشش نیاد ولی می بینم که واقعا هم همین طوره. مادر شوهر من اخلاق های خاصی داره خیلی خاص... حتی یکبار یک تاپیک گذاشتم اینجا برای رفتارش که واقعا خاص بود... نمی گم اون از من بدش میاد یعنی تو رفتارش طوریه که من رو خیلی دوست داره اما من ازش خیلی خوشم نمیاد و خودشم اینو فهمیده که من خیلی دوستش ندارم ولی برای زندگی کردنم مجبورم همه چیو تحمل کنم و برای آرامشم مجبورم کارهاشو ندید بگیرم و بهش فکر نکنم
مرضی جون کار خوبی میکنی
منم الان داغم............ به قول خواهرم وقتی میبینمشون انگار همه چی یادم میره
اون پارچه زشتاشونو جلو خودشون ببند به در قابلمه جای دم کنی کارشون جا بیاد ....
منم از خانواده شوهرم متنفرم. اسمشون که میاد دست و پام میلرزه اصلا. سر قیمت کفش و لباس عروس که همسرم خودش داشت پولشو میداد باهام چنان دعوایی کرد خواهر شوهرم که بیا و ببین
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
