خانم همسایه ۴۷ سالشه و من ۳۵. آرایش غلیظ میکنه. بیرون با مردا بگو و بخند راه میندازه. شوهرش دائم الخمر اما پولدار و تحصیل کرده. البته شوهرش اینجا پیشش نیست و فقط پسر کوچکش که ۱۷ سالشه پیششه. همش شوخیای نامربوط میکنه. مثلا با شوهرامون و پسرامون بیرون بودیم منتظر تاکسی. این برگشت به شوهرش جلو همه گفت بذارید ما خانما بریم ماشین بگیریم ببینیم ما رو زودتر سوار میکنن یا شما رو.
جلوی شوهرم به من میگه چه مدل ماشینی میخوای؟؟ بنز میخوای برات بگیرم؟😮😮 جوریکه من همش میترسم شوهرم قاطی کنه برام. یا تو خیابون داریم میریم ماشینی که داره رد میشه و چشم دوخته به ما این با خنده و قهقهه بهش میگه زودباش برو دیگه. جوریکه ماشین میره جلوتر ترمز میکنه!!
یه بارم رفتیم دکتر شوهرش گفت این دکتر آقا معلومه دکتر خوبیه سرش شلوغه همیشه.خانمش با خنده گفت باید اول ببینم خوشکل و جوون باشه . شوهرش یه نگاه به اون کرد و یه نگاه به من و خندید. منم چون شوهرم همرام نبود خیلی بهم برخورد تو دلم گفتم اگر شوخی دارید بین خودتون دیگه چرا جلوی من ؟؟
بیرون خرید میریم بدون شوهرامون فروشنده دست میندازه گردن خانمه. خانمه هم هیچی نمیگه و میخنده!
هر جا میریم خرید هی میگه شوهرامون پیشمون نیستن و آمار میده منم اعصابم خورد میشه ولی چیزی نگفتم چون تازه با هم آشنا شده بودیم و اون بزرگتره و باید خودش عقلش برسه این چیزا رو.
خلاصه با رفتارای این خانم واسه منم مزاحم درست میشد.
دائم تلفن دستشه به بهونه های مختلف زنگ میزنه به فلان مرد. مثلا کاری که پسر خودش میتونه انجام بده این زنگ میزنه به فلان مرد بیاد انجام بده.
هی میاد از ماجرای مزاحمتای مردا برای من تعریف میکنه و با اینحال باز تلفن برمیداره و با همون مرد تماس میگیره و حال و احوال میپرسه.
خلاصه این خانم یه ماه رفت پیش شوهرش و من و پسرم اینجا تنها موندیم. بعد که برگشت بهم گفت: یه ماه که من نبودم تونستی کاری بکنی؟( با خنده )😮😮
من نفهمیدم منظورش چیه گفتم چه کاری یعنی؟.
یهو دست و پاشو گم کرد و گفت نه منظورم اینه که یعنی چیکارا کردی
اینکه دست و پاشو گم کرد یهو حس کردم منظورش کارای غیراخلاقیه.
دیگه قاطی کردم و بهش گفتم خواهش میکنم با من شوخی این مدلی نداشته باش.
سریع گفت نه من همچین چیزی نگفتم و منظور من چیز دیگه بوده و فکرتو آزاد کن تو اشتباه برداشت کردی و ....
منم گفتم خوب پس خدا رو شکر که منظوری نبوده چون ما رو ابن قضایا خیلی حساسیم و اومدم خونه و دیگه تماسای خانمو جواب ندادم چون خیلی عصبانی بودم.
به نظرتون من شکاکم؟