حرف یکی از فامیلا بود ک خونه مادرشوهر کارنمیکنه اصلا .منم ی چیزای گفتم .بعد مادرشوهرم برگشت گفت به منم قبلنا میگفتن چرا تو چایی میاری عروست میشینه منم میگفتم من میارم عروسم جمع میکنه.منم ناراحت شدم گفتم من اندازه خودم خونه شما کار میکنم .پدرشوهرمم گفت هرکی بوده میخاسته خونه ما دعوا بندازه.حالا نمیدونم راست میگفت یا دروغ.الان اونقدر دارم حرص میخورم میخام بترکم شما جای من بودین چیکارمیکردین؟؟
هیچی
چه چیزایی گفتی اونم مهمه
کار خاصی نمی کردم، بنده خداازت دفاع هم کرده
هیچی به یورم میگرفتم
اصلا محل نمیدادم چرا اجازه میدی حرفای بقیه ذهنتو اذیت کنه
اصن اون یه تیکه هم جوابشو نمیدادی
یه سر تکون میدادی تموم میشد
من خودم چای میریزم اونجا 🤣 یا برادر شوهر کوچیکه م
از این بحثا نداریم
بیخیال بابا شب خودتو خراب نکن برای ی حرفی که معلوم‌نیست از کجا در اومده
شاید واقعا منظورش این بوده که از تو طرفداری کرده
هیچی😑مگه باید به هرچیزی واکنش نشون داد و برای هرچیزی حرص خورد؟
اصلا محل نده کار هم زیاد نکن عروس رو بعضی ها ب چشم حمال میخان ببینن
هیچی...اهمیت نمیدادم
چیز مهمی نیس اصن
من چیزی ببینم همونجا جواب میدم ولی بعدش کامل از ذهنم شوتش میکنم بیرون واقعا این حرفا و رفتارا ارزشی تو دنیای ب این بزرگیو پیچیدگی ندارن
چیکار کنی خب ازت دفاع کرده دیگه میخواستی بزنی تو گوشش
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
22 ثانیه پیش
22 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
