من که رفتم هنرستان
یه دوستام تو یه دبیرستان دیگه بود یه تجدیدی داشت ولی این مدیر رفته بود مدرسه اونا به عنوان مراقب منم دیدمش
اخرش زهرمو ریختم منو شناخت گفت درسات چطور پیش میره چرا تجربی نموندی مدرسه منم گفتم با ادامای عقده ای حرفی ندارم که هر روز آبرومونو میبرد 🤦🏻♀️ 😁