گفت مادر حالت خوبه اونم صدای گوشی بلند بود من شنیدم
وقتی اینو شنید یه روزه ای کشید و گریه زاری راه انداخت که نگو
انقدرررر مظلوم کرد خودش رو اونم هی واسه من خط و نشون میکشید
اونم جلوی من هی میگفتم مادر گریه نکن غلط کرد بیخود کرد مادر اروم باش حالت بد میشه
بعدم گفت بیا گوشی باهاش حرف بزن میخواد معذرت خواهی کنه