شما باشید ناراحت نمیشید؟

[QUOTE=223084444]تو تو شرایط من نیستی که این حرفارو میزنی من الان خیلی وقته که صبح زود بیدار میشم میام کلی کارای ماما ...[/Q UOTE]

ساعت ۹ اومدم خونش باز این حرفو میزنه

قربونت برم.❤.ولی خب بالاخره اذیت کردنه دیگه توش شرایط من باشید متوجه میشید الان خیلی وقته اونقدر نمیخوابم ولی هردفعه که میام خونشون باز همین حرفو میزنه بهم بخدا نمیدونی که چقدر زندگی برام سخته هم سنای من کلی تفریح دارن من هرروز غصه ی مامانمو دارم میام خونشون بهش میرسم یروز نیومدم آبجیم که دوره زنگ زده میگه چرا نرفتی کارای مامان مونده بخدا انقدر ناراحت شدم گفتم من هرروز میرم یروز نرفتم زنگ زده اینجوری میگه خودش راهش دوره کلاساشو میره کاراشو میکنه زنگ میزنه به من اینجوری میگه شوهرم یکساله میگه بیا بچه بیاریم من بهونه های مختلف میارم چون بچه بیاد نمیتونم به مامانم برسم دیگه مامانم باید این حرفارو ولش کنه دیگه الانکه اونقدر نمیخوابم بازم هر دفعه میام خونش میگه میخواستم زنگ بزنم گفتم دعوا میکنی هر چند اونموقع هم بنظرم حق داشتم من خونم جداست دیگه مستقل شدم خوابمم دست خودم نباشه؟

مامانم بهم میگه بچه بیار چرا بچه نمیارید بعد یه هفته کار پیدا کرده بودم براخودم گفت کار نکن بیا به من برس.بخدا زندگی انقدر برام سخته اصلا دلم نمیخواد هیچوقت بچه بیارم