2733
2734
عنوان

دوستانی که رانندگی میکنند یک لحظه بیاین لطفا

| مشاهده متن کامل بحث + 5636 بازدید | 25 پست

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید

منم گواهینامه داشتم اما 7 سال بود رانندگی نمیکردم وقتی سوار ماشین داداشام میشدم خیلی میترسیدم بزنم به جایی واسه همین کلا فراموش کردم تا اینکه خودم ماشین خریدم و بابام 2 هفته بهم اموزش داد و رفتم تو شهرم دوهفته دیگه جاهای شلوغ تمرین کردم بعد دیدم به کلاج ترمز تسلط دارم ودیگه به هیشکی نمیزنم خودم تنهایی رفتم پشت ماشین اما اوایل انقد استرس داشتم که نگو نزدیک سه ماه اروم اروم تمرین کردم و الان کاملا مسلطم فقط نباید بترسی میگفتم فوقش اینکه به جایی میزنم اما خیلی مراقب بودم به کسی نزنم یا به یه ماشین گرون نزنم یه وقت حتی اولاش یه ماشینی از کنارم رد میشد میترسیدم وایمستادم درحالی که اون راه خودشو میرفت
ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﻧﺒﺨﺸﯿﺪ ﮐﺴﯽ ﺭﺍ ،ﮐﻪ ﺑﺎﺭﻫﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺑﺨﺸﯿﺪﯼ ﻭ ﻧﻔﻬﻤــــﯿﺪ ،ﺗﺎ ﺍﯾﻦ ﺑﺎﺭ ﺩﺭ ﺁﺭﺯﻭﯼ ﺑﺨﺸﺶ ﺗﻮ ﺑﺎﺷﺪ ! ﮔﺎﻫﯽ ﻧﺒﺎﯾﺪ ﺻﺒـــﺮ ﮐﺮﺩ ...ﺑﺎﯾﺪ ﺭﻫﺎ ﮐﺮﺩ ﻭ ﺭﻓﺖ ﺗﺎ ﺑﺪﺍﻧﻨﺪ ،ﮐﻪ ﺍﮔﺮ ﻣﺎﻧﺪﯼ , ﺭﻓﺘﻦ ﺭﺍ ﺑﻠﺪ ﺑﻮﺩﻩ ﺍﯼ ! ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺮ ﺳﺮﮐﺎﺭﻫﺎﯾﯽ ﮐﻪ ،ﺑﺮﺍﯼ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ ﺍﻧﺠﺎﻡ ﻣﯿﺪﻫﯽ ،ﺑﺎﯾﺪ ﻣﻨﺖ ﮔﺬﺍﺷﺖ ...ﺗﺎ ﺁﻥ ﺭﺍ ﮐﻢ ﺍﻫﻤﯿﺖ ﻧﺪﺍﻧﻨــــﺪ ! ﮔﺎﻫﯽ ﺑﺎﯾﺪ ﺑﺪ ﺑﻮﺩ ﺑﺮﺍﯼ ﮐﺴﯽ ،ﮐﻪ ﻓﺮﻕ ﺧﻮﺏ ﺑﻮﺩﻧﺖ ﺭﺍ ﻧﻤﯽ ﺩﺍﻧﺪ ! ﻭ ﮔﺎﻫﯽ ...ﺑﺎﯾﺪ ﺑﻪ ﺁﺩﻣﻬﺎ ﺍﺯ ﺩﺳﺖ ﺩﺍﺩﻥ ﺭﺍ ﻣﺘﺬﮐﺮ ﺷﺪ !ﺁﺩﻣﻬﺎ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻧﻤﯽ ﻣﺎﻧﻨﺪ ...ﯾﮑﺠﺎ ﺩﺭ ﺭﺍ ﺑﺎﺯ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ...ﻭ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﯽ ﺭﻭﻧـــﺪ .
من علاقه ی زیادی به رانندگی داشتم و از بچگی تو شهربازی ماشین سوار میشدم و بعدش پیست کارتینگ میرفتم انقدر دوست داشتم که چهارده ساله بودم پدرم بهم رانندگی رو با ماشین خودش یاد داد و من جاهای خلوت رانندگی میکردم ولی از هجده سالگی که گواهی نامه گرفتم تنها نشستم من کلا اعتماد به نفسم بالاست و آدم ترسویی نیستم اما همیشه میکفتم من دقت میکنم که خوب یاد بگیرم و مهارت هامو اجرا کنم ولی هیچ چیز به اندازه ی یاد گیری اصولی و تنهایی رانندگی کردن کمک کننده نیست
2731
منم میترسیدم ولی رفتم اموزشگاه تمرینا همه داخل شهر بود ترسم کامل ریخت الان دوماهی میشه تنهایی همه جامیرم باید ترستو کنر بزاری و بخودت بیای من بخودم اومدم و گفتم هیچی غیر ممکن نی همه این خانمای راننده ک مادرزاد راننده نبودن پس منم میتونم و وقتشه
لینک کانال ورزشی من😊@badansazi_ba_fafa
در ضمن آدم وقتی اطلاعات و مهارتش بالا بره ترسش کمتر میشه در مورد رانندگی صحیح مطلب بخون و به تجربه ی راننده های حرفه ای گوش کن تا توی هر شرایطی بتونی رانندگی کنی یادمه روزی که برای امتحان رفتم بارون میبارید ولی اصلا استرس به خودم وارد نکردم و قبول شدم
ووووییییی من روزای اول هر دفه رانندگی میکردم ب غلط کردن میافتادم می‌گفتم عمرا دیگه بشینم. ولی خداروشکرزود راه افتادم. الانم راننده ی خوبی هستم. فقط باید پشت سر هم بشینی اگه وقفه بیفته فایده نداره همه چی یادت میره. ب ترست غلبه کن. ویه چیز دیگه حتما تنهایی برو چون زودتر ترست میریزه.
خدایا شکررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررررت
من بعد از گواهینامه چندبار با بابام نشستم یه روز بابام باهام نیومد دل و زدم به دریا خودم رفتم ترسم ریختم ....الان واقعا معتاد,شدم به رانندگی وبرا بارداریم سختمه باید بزارم کنار ...اما تا وابسته به کسی باشی ترست نمیریزه
عزیزم چرا میترسی ترمز و گاز و کلاج همه زیر پای خودته بعدم سرعت پایین راحت میشه کنترل کرد تنها راهش اینه که تجربت زیاد شه من اول جاهای خلوت میرفتم اما الان همه جا میرم داخل شهر اصلا ترس ندارم ولی تو جاده یکم میترسم اونم دلیلش اینه که خیلی کم رانندگی میکنم

من امروز دومین روزی بود که تنهایی رانندگی کردم وقتی میخواستم ماشینو ببرم داخل پارکینگ خونه مادرم درب ماشین خورد به چشمی درب پارکینگ و هم چشمی خراب شد هم در ماشین الان هم با اینکه خیالم از بابت هزینه تعمیرات راحته اما اعصابم خورده و استرس بدی دارم     

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز