بچه ها
من بینهایت با مادر شوهرم و خانواده شوهرم مشکل داشتم
در حدی که مشکل اعصاب گرفتم
اما وسط مشکلات ما که 99 درصد دعوای ما سر خانوادش بود و تو اوج ناامیدی بودم
مادر شوهرم فوت شد
اما من بعد فوتش فهمیدم دوسش داشتم و دلم براش تنگ میشه
اما اصلا نمیتونستیم کنار بیایم باهم
الان میگم کاش باهاش اواخر رو مهربانتر بودم
ایییییییییییی جانممممممممممممم ، مادرشوهرت چون حسودیتو میکنه و فکر میکنه پسرشو دزدیدی 🥴🥴 ، من همیشه میگم مادرشوهرم مادرشوهرنیست یک زن با فکر و به تمام معناست بسیار عزیزو بزرگواره شاید کسی بگه وجود نداره ولی من میگم تربیت خانوادگی خیلی روی انسانها تاثیر داره چون پدر خدا بیامرزشون یک شاعر ترک زبان بودند وهرجا توی فامیلشون میریم همه ازش به خوبی یاد می‌کنند من میگم واسه همونه این زن اینقدر با کمالات هستش
ما تازه نامزد کردیم یبار خونشون بودیم خواهر شوهر چایی تعارف کرد من برنداشتم مادر شوهر از آشپزخونه اومد فک کرد ب من تعارف نکردن😂 خودش رفت چایی آورد گذاشت جلوم😂
همش هم با لبخند کاملللل نگاهم میکنه 😂
بعد یازده سال که عروسشون هستم برای اولین بار کادوی تولد برام خرید... ذوق مرگ شدم
