من الان نوزاد دو ماهه دارم. یک ماهه با مادر شوهرم قهر بودم. امشب اومدم اینجا. یه فامیل دارن دختر ۱۸ ساله. برگشته میگه ما خواستیم اونو بگیریم. دارم از حرص میمیرم. الان چی بهش بگم که آروم بشم؟
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
من هرگز از رحمتخدای مهربانم ناامید نمیشم.خداجانم اونی که الان این امضارو میخونه،به همه آرزوهاش برسون💜تا اینجا اومدی اگه دوست داشتی بهم بگو برات صلوات بفرستم