خانوما من تو خانواده شوهرم راحت هستم و تا حالا هیچ مشکلی نداشتیم باهم ، با وجود اینکه برادرشوهرم مجرد هس ، اما هیج وقت نشده که حس کنم با یه دید دیگه به من نگاه کرده یا بخوام موذب باشم!
حتی یبار برادر شوهرم میخواست سفر کاری به خارج از کشور بره و میگفت میتونم یه همراه خانوم همبا خودم ببرم ، به من پیشتهاد داد همراهش برم ، حتی شوهرم و مادر شوهرم همموافق بودن و مخصوصا مادرشوهرم اصرار داشت من برم که دخترها و خانوم های شرکتشون همراهش نباشن !
اینارو گفتم تا بدونید چقدر جو بینمون صمیمانه و با اطمینان هس!
خواهر شوهرمم حدود دوسال هست که نامزد هست و اوایل فک میکردم چقد حسین پسر خوبی هست و واقعا هم همینجور بود ! تا اینکه این چند ماه آخری یچیزایی ازش دیدم که یکم شککردم !
اوایل فک میکردم من اشتباه متوجه میشم ، ولی خب حس خانوما تو این جور چیزا هیچوقت اشتباه نمیکنه