خب پس دقیقا روی الگوهای روانیت داری یه انتخابی میکنی که کسی بیاد جای باباتو پر کنه برات.ولی هیچکس هیچوقت نمیتونه اینکارو کنه.بخصوص همسر.
و ازدواج با این اختلاف سن،خیلی اشتباهه.تو وقتی ۳۰ ساله ای و تازه وقت بچه دار شدنت و جوونی کردن و خوشی کردنته،شوهرت میشه یه مرد ۵۲ ساله که کم کم داره تو سراشیبی پیر شدن میفته و دغدغه هاش زمین تا اسمون با تو فرق داره.نه حرف مشترک خواهید داشت،نه دغدغه مشترک،نه تفریح مشترک،نه هیچی.
تازه اون وقتی سنش بالاست احتمالا خیلی زودتر از اینا از تو بچه میخواد و تو به جای زندگی کردن باید بیفتی تو بچه داری
مطمئنا رابطه تون تازه شروع نشده،تو زیر ۱۸ بودی وقتی رابطه تون شروع شده در حالی که اون یه مرد بزرگ بوده.مردی که تو این سن و سال به این بلوغ عقلی نرسیده که سراغ دختربچه زیر ۱۸ سال که جای بچشه و حتی هنوز به سن قانونی نرسیده نباید بره،جلوترم برید،تو خیلی موادد دیگه هم همینقد نابالغانه عمل میکنه و این خیلی خیلی بد و خودخواهانه ست
به جای اینکه منتظر شی بابات اوکی بده،از بابات بخواه پول بهت بده که بری جلسات رواندرمانی.