2737
2739
عنوان

به نظرتون روزی می‌رسه که بابای من با ازدواجمون موافقت کنه؟

| مشاهده متن کامل بحث + 2451 بازدید | 194 پست

ببین ما هرچی هم بگیم تو کارخودتو میکنی.

پس خودمو خسته نمیکنم و میذارم تا سرت به سنگ بخوره و بعد از تصمیمت پشیمون بشی

 ابو حمزه ثمالى گوید: در نزد امام سجاد(ع) سخن از گرانى قیمت‌ها رفت، آن‌حضرت فرمود: «بر من از گرانیش چه باشد؟ اگر گران شود روزى با اوست و اگر ارزان گردد نیز با او است (یعنى با رزّاق است نه با من) از غيرت ورزيدن بيجا بپرهيز كه اين كار، زن سالم را به بيمارى مى‌كشانَد و پاک دامن را به گناه.《از نامه۳۱ نهج البلاغه 》به همه اونایی که به جایگاه و ارزش زن در اسلام نقد دارن یا به هر دلیلی قبولش ندارن، پیشنهاد میکنم حتما در اولین فرصت کتاب "نظام حقوق زن در اسلام" از شهید مطهری رو مطالعه کنن. بهتون قول میدم پاسخ همه ابهاماتتون درباره زن و جایگاه زن رو میگیرین و به دین قشنگمون افتخار میکنین :)  میتونید "اپلیکیشن شهید مطهری" رو نصب کنید و بصورت رایگان این کتاب رو مطالعه کنید.راجع به امر به معروف و نهی از منکر هم اینو بگم که، "رطب خورده منع رطب کی کند؟"، روایتی جعلی و دروغینه و اصلا سند معتبری نداره و ساخته و پرداخته یسری معاند هستش؛ ما به هم ربط داریم و امر به معروف و نهی از منکر واجبه...! ♡ goftino.com/c/0J0xHX
چه ریشه روانی؟ 

باید بررسی بشه.ولی شما عملا کسیو انتخاب کردی که میتونه پدرت باشه.یا در رابطه با پدرت مساله داری.یا مساله قدرت داری.یا مساله حمایت شدن داری یا چیزای دیگه.حتما برو پیش یه روانشناس خوب قبل از اینکه هر تصمیمی بگیری

ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکش ایشالا که مشکل توهم حل بشه😘

باید بررسی بشه.ولی شما عملا کسیو انتخاب کردی که میتونه پدرت باشه.یا در رابطه با پدرت مساله داری.یا م ...

همه اینایی که گفتیو دارم

مثل خون در رگ های من          محترم باشیم                                                                           گریه کردیم دوتا شعله‌ی خاموش شده، گریه کردیم دو آهنگ فراموش شده، پر کشیدیم بدون پر زخمی باهم، عشق بازیِ دوتا کفتر زخمی باهم، زندگی حسرت یک شادی معمولی بود، زندگی چرخش تنهایی و بی‌پولی بود، شعر من مزه‌ی خاکستر و الکل می‌داد، شعر من را وسط زندگی‌ات هول می‌داد، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم، نگران بودی اندوه تو خاکم بکند، نگران بودی سیگار هلاکم بکند، نگران بودی این فرصت کم را بکشم، نگران بودی یک روز خودم را بکشم، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم، آه بدرود گل یخ زده‌ی بی‌کس من، آه بدرود زن کوچک دلواپس من، بغلم کن غم در زخم شناور شده‌ام، بغلم کن گل بی طاقت پر پر شده‌ام، بغلم کن که جهان کوچک و غمگین نشود، بغلم کن که خدا دورتر از این نشود، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم...
2728
اوه من ۹ سال بزرگتره شوهرم الان میگم اشتباهه

هرکس یه جوره 

مثل خون در رگ های من          محترم باشیم                                                                           گریه کردیم دوتا شعله‌ی خاموش شده، گریه کردیم دو آهنگ فراموش شده، پر کشیدیم بدون پر زخمی باهم، عشق بازیِ دوتا کفتر زخمی باهم، زندگی حسرت یک شادی معمولی بود، زندگی چرخش تنهایی و بی‌پولی بود، شعر من مزه‌ی خاکستر و الکل می‌داد، شعر من را وسط زندگی‌ات هول می‌داد، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم، نگران بودی اندوه تو خاکم بکند، نگران بودی سیگار هلاکم بکند، نگران بودی این فرصت کم را بکشم، نگران بودی یک روز خودم را بکشم، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم، آه بدرود گل یخ زده‌ی بی‌کس من، آه بدرود زن کوچک دلواپس من، بغلم کن غم در زخم شناور شده‌ام، بغلم کن گل بی طاقت پر پر شده‌ام، بغلم کن که جهان کوچک و غمگین نشود، بغلم کن که خدا دورتر از این نشود، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم...
همه اینایی که گفتیو دارم

خب پس دقیقا روی الگوهای روانیت داری یه انتخابی میکنی که کسی بیاد جای باباتو پر کنه برات.ولی هیچکس هیچوقت نمیتونه اینکارو کنه.بخصوص همسر.

و ازدواج با این اختلاف سن،خیلی اشتباهه.تو وقتی ۳۰ ساله ای و تازه وقت بچه دار شدنت و جوونی کردن و خوشی کردنته،شوهرت میشه یه مرد ۵۲ ساله که کم کم داره تو سراشیبی پیر شدن میفته و دغدغه هاش زمین تا اسمون با تو فرق داره.نه حرف مشترک خواهید داشت،نه دغدغه مشترک،نه تفریح مشترک،نه هیچی.

تازه اون وقتی سنش بالاست احتمالا خیلی زودتر از اینا از تو بچه میخواد و تو به جای زندگی کردن باید بیفتی تو بچه داری

مطمئنا رابطه تون تازه شروع نشده،تو زیر ۱۸ بودی وقتی رابطه تون شروع شده در حالی که اون یه مرد بزرگ بوده.مردی که تو این سن و سال به این بلوغ عقلی نرسیده که سراغ دختربچه زیر ۱۸ سال که جای بچشه و حتی هنوز به سن قانونی نرسیده نباید بره،جلوترم برید،تو خیلی موادد دیگه هم همینقد نابالغانه عمل میکنه و این خیلی خیلی بد و خودخواهانه ست

به جای اینکه منتظر شی بابات اوکی بده،از بابات بخواه پول بهت بده که بری جلسات رواندرمانی.

خب پس دقیقا روی الگوهای روانیت داری یه انتخابی میکنی که کسی بیاد جای باباتو پر کنه برات.ولی هیچکس هی ...

رفتم مشاوره و پشیمون شدم

مثل خون در رگ های من          محترم باشیم                                                                           گریه کردیم دوتا شعله‌ی خاموش شده، گریه کردیم دو آهنگ فراموش شده، پر کشیدیم بدون پر زخمی باهم، عشق بازیِ دوتا کفتر زخمی باهم، زندگی حسرت یک شادی معمولی بود، زندگی چرخش تنهایی و بی‌پولی بود، شعر من مزه‌ی خاکستر و الکل می‌داد، شعر من را وسط زندگی‌ات هول می‌داد، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم، نگران بودی اندوه تو خاکم بکند، نگران بودی سیگار هلاکم بکند، نگران بودی این فرصت کم را بکشم، نگران بودی یک روز خودم را بکشم، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم، آه بدرود گل یخ زده‌ی بی‌کس من، آه بدرود زن کوچک دلواپس من، بغلم کن غم در زخم شناور شده‌ام، بغلم کن گل بی طاقت پر پر شده‌ام، بغلم کن که جهان کوچک و غمگین نشود، بغلم کن که خدا دورتر از این نشود، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم...
2740
رفتم مشاوره و پشیمون شدم

چون بت میگه نکن

دنبال کسی هستی که کارتو تایید کنه؟

بعدم مشاورت لابد به اندازه ای که بتونه اعتماد تورو جلب کنه خوب نبوده که دلزده شدی.

برو پیش روانشناس.نه مشاور.

روانشناس درمان بلده.مشاور بلد نیست

چرا به نظر عاقل میام؟  اولین نفری هستی که اینو می‌گی 😂

چون میگی پیش هیچ پسری ارامش نمیگیرم به هیچ پسری فکر نمیکنم چون فکر اینده هستی چون طرفو پسندیدی ومیخای    سریع به بالا برسی بازم بگم 

ولی نظر من اینه صبر کن دانشگاهو تموم کن بعد ازدواج کن   حوانهای الان با عشق میرن جلو معلومه که شما با عقل میری جلو 

بعدش میتونی   شما ایشون جوان نگه داری      با شور نشاطی که داری مشوق جوانی طرفت بشی      انشاله هرچی خیره خدا برات بخواد وبیاد تو زندگیت   

چون بت میگه نکن دنبال کسی هستی که کارتو تایید کنه؟ بعدم مشاورت لابد به اندازه ای که بتونه اعتماد ت ...

منم ءیش روانشناس رفتم 

و اتفاقا مسئله این اقا رو اصلا بازگو نکردم که بخواد بگه نکن

مثل خون در رگ های من          محترم باشیم                                                                           گریه کردیم دوتا شعله‌ی خاموش شده، گریه کردیم دو آهنگ فراموش شده، پر کشیدیم بدون پر زخمی باهم، عشق بازیِ دوتا کفتر زخمی باهم، زندگی حسرت یک شادی معمولی بود، زندگی چرخش تنهایی و بی‌پولی بود، شعر من مزه‌ی خاکستر و الکل می‌داد، شعر من را وسط زندگی‌ات هول می‌داد، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم، نگران بودی اندوه تو خاکم بکند، نگران بودی سیگار هلاکم بکند، نگران بودی این فرصت کم را بکشم، نگران بودی یک روز خودم را بکشم، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم، آه بدرود گل یخ زده‌ی بی‌کس من، آه بدرود زن کوچک دلواپس من، بغلم کن غم در زخم شناور شده‌ام، بغلم کن گل بی طاقت پر پر شده‌ام، بغلم کن که جهان کوچک و غمگین نشود، بغلم کن که خدا دورتر از این نشود، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم...
چون میگی پیش هیچ پسری ارامش نمیگیرم به هیچ پسری فکر نمیکنم چون فکر اینده هستی چون طرفو پسندیدی ومیخا ...


اما من عاشقشم

مثل خون در رگ های من          محترم باشیم                                                                           گریه کردیم دوتا شعله‌ی خاموش شده، گریه کردیم دو آهنگ فراموش شده، پر کشیدیم بدون پر زخمی باهم، عشق بازیِ دوتا کفتر زخمی باهم، زندگی حسرت یک شادی معمولی بود، زندگی چرخش تنهایی و بی‌پولی بود، شعر من مزه‌ی خاکستر و الکل می‌داد، شعر من را وسط زندگی‌ات هول می‌داد، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم، نگران بودی اندوه تو خاکم بکند، نگران بودی سیگار هلاکم بکند، نگران بودی این فرصت کم را بکشم، نگران بودی یک روز خودم را بکشم، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم، آه بدرود گل یخ زده‌ی بی‌کس من، آه بدرود زن کوچک دلواپس من، بغلم کن غم در زخم شناور شده‌ام، بغلم کن گل بی طاقت پر پر شده‌ام، بغلم کن که جهان کوچک و غمگین نشود، بغلم کن که خدا دورتر از این نشود، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم...
اما من عاشقشم

خوبه دیگه بهتر   انشاله قسمت بشه وازدواج کنی من برادرم با همسرش همین قدر تفاوت سنی دارن خیلی هم خوشبخت هستن    الان ده سال میشه ازدواج کردن یه دختره ۸ساله خدا بهشون داده

خوبه دیگه بهتر   انشاله قسمت بشه وازدواج کنی من برادرم با همسرش همین قدر تفاوت سنی دارن خی ...

مرسی

مثل خون در رگ های من          محترم باشیم                                                                           گریه کردیم دوتا شعله‌ی خاموش شده، گریه کردیم دو آهنگ فراموش شده، پر کشیدیم بدون پر زخمی باهم، عشق بازیِ دوتا کفتر زخمی باهم، زندگی حسرت یک شادی معمولی بود، زندگی چرخش تنهایی و بی‌پولی بود، شعر من مزه‌ی خاکستر و الکل می‌داد، شعر من را وسط زندگی‌ات هول می‌داد، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم، نگران بودی اندوه تو خاکم بکند، نگران بودی سیگار هلاکم بکند، نگران بودی این فرصت کم را بکشم، نگران بودی یک روز خودم را بکشم، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم، آه بدرود گل یخ زده‌ی بی‌کس من، آه بدرود زن کوچک دلواپس من، بغلم کن غم در زخم شناور شده‌ام، بغلم کن گل بی طاقت پر پر شده‌ام، بغلم کن که جهان کوچک و غمگین نشود، بغلم کن که خدا دورتر از این نشود، مرگ پشت سرمان بود نمی‌دانستیم، بوسه‌ی آخرمان بود نمی‌دانستیم، زخم سهم تنمان بود نمی‌ترسیدیم، زندگی دشمنمان بود نمی‌ترسیدیم...
هیجان نیست  واقعا هیجان نیست

دختررر اصلا عشقتتت پاک عشقت ناببب یه مدتتت امتحانیی نبینش مثلا دوماه یا مثلا بهش بگو کاتتتت ببین میکشه کنار یا نه اون فقط,به خاطر سن و سال کمت عاشقت شده 

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687