داغونم
له شدم .کات کردم به دوستم میگم برگشته میگه متاستفم ولی زندگی همینه کاملا تو صداش خنده و خوشحالی بود کسی که من برای خوشحالیش همه کار کردم
کسی هم که دوستش داشتم بعد 3سال و کلی خواستگار رد کردن
سر اینکه نمیخاد ی ذره دست از رفیق بازی و خیلی کارا برداره با هم کات کردیم
خیلی حالم بده
اصلا نمیدونم چیکار کنم
بخواب
دوستت چه خیانتی میتونه کنه بهت
بسپرش به طبیعت
همه ی اینا نتیجه ی دوست نداشتن خودت و اینکه اولویت خودت نیستیه
برا کم کردن دردت نمیتونم حرفی بزنم ولی با ادم رفیق باز زندگی‌کردن خیلی سخته
عوضش قوی میشی
منم روزای تورو گذروندنم
دقیقا بعد س سال جنگیدن با خانواده پشتمو خالی کرد
خیلی سخت گذشت...
اما الان خوبم
درس خوندم و دانشگاه خوبی رفتم..
نامزد کردم..
حالا ک ی مرد دیگ هست و خوبیاشو مبینم واقعا ب این فک میکنم چرا ۳ سال باکسی بودم ک باهام بداخلاقی میکرد
من ک برا خوشحالیش همه کار کردم..
خدا بزرگه
خیلی درد داره ولی تحمل کن
قوی و باش و ب خودت قول بده اگ برگشت قبولش نکنی
اون بعد چند روز میبینه نبودنت عادت ۳ سالشو بهم زده و با خواهش میاد دنبالت این ی وابستگیه... دل بستگی نیس
گریه کن ..زجه بزن جیغ بکش
اما تمومش کن و خودتو سرپا کن
بعضی شکستا واقعا راه پیروزی ان ..
همکلاسی اقایی دارم ک بخاطر خیانت عشقش خودکشی کرده و زنده مونده
ولی انقد قوی شد ک الان اقای دکتره ..
این پل تو ب موفقیته
جوری بالا برو ک دستشم بهت نرسه
جوری بالا برو ک با دست ب دیگران نشونت بده و بگه من از نزدیک با اون خانوم حرف زدم
