بیاین از تجربه های ماورایی و ترسناک و عجیب غریبتون بگید

فک کنم فقط من همچین اتفاقایی برام نیوفتاده 🥴

عجیبه ولی توهمی نیست

خواب های من هیچ کدومشون رو یادم نیست😐

بعد تکو توک در سال خواب میبینم که قشنچ یادمه

یادمذنمیره

همونا اتفاق میوفته

تاپیک خوابم رو بخون نوشتم چند موردش رو

بعد هر چیزی مه از ته دل بگم

و دست خودم نباشه

مثلا بهو به ذهنم برسه اتفاق نیوفته

تاپیک عجیبم رو بخون اون نوشتم

چون اینجاپرخانوم بارداره و  اکثرا هم تنهان گزارش زدم

یه شب خواب بودم دیدم مامانم نشسته بالاسرم داره صدام میکنه بغل دستمو نگاه کردم مامانم کنارم خواب بود  

🥺🥺

یه بار شب بود من هی تو گوشی بودم 

بعد یکی اومد زیرپاهامو قلقلک داد بعد من فکر کردم شاید سوسکی چیزی باشه بعد با پاهام هولش دادم رفت اونور ولی اصلا حس کردم یه ادمی بود که با پاهام اینطور کردم . بعد دوباره قلقلک داد منم محکم پرتش کردم . بعد دیگه نیومد . این هیچی بعدشم دوباره هی رفتم تو گوشی هیچ نترسیدم ای خدا الان بهش فکر میکنم میخوام بمیرم از ترس اون وقت اون موقع این قدر بیخیال بودم😐😑😂

تو هتل بودم خودم تنها در هم قفل بود دستشویی بودم یکی درو می‌کوبوند همون لحظه درو وا کردم کسی نبود. سکته رو  زدم قشنگ

اینجورتاپیکا مناسب این سایت نیست اصن 🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️🤦🏻‍♀️

همیشه خوابای بد میدیدم.روح و جن.همیشه اذیتم میکردن تو خوتب اصلا ارامش نداشتم.یه روزبه شوهرخالم که روحانی هستن گفتم.یه ایه قران نوشت بهم داد گفت بذار زیر بالشت بخواب.همونجا خونشون خوابیدم پیش دهتر خالم.

صبح که بییییدار شدم دیدم دختر خالم با حالت هنگ کامل نگاه میکنه.رفتم تو اینه دیدم جای یه سیلی محکم با یه دست بزززرگ روی صورتمه😬😬😬😬 جای انگشتاش واضح و کبود مشخص بود.خیلییی ترسیدیم دوتامون

بعد از اون دیگه اصلا خواب اون مدلی ندیدم.فکر کنم ناراحت شدن که مجبور شدن برن واسه همین منو زدن.

اون خانوم باردار بعنوان یک انسان عاقل و صاحب اراده خودش وارد چنین تاپیکی هم نمیشه

برای بعضیاحتی عنوانشم ترسناکه چون باعث میشه به این چیزافکرکنن

میتونی وارد نشی گلم.جلوی خودت رو نمیتونی بگیری؟همه مثل شما از خود بیخود نیستن