2752
2734
توکلت به خدا باشه صلوات بفرست الذین آمنوا و تطمئن قلوبهم بذکر الله؛ ألا بذکر الله تطمئن القلوب؛. کسانی که ایمان آورده‌اند و دل‌هایشان به یاد خدا آرام می‌گیرد، آگاه باش که با یاد خدا دل‌ها آرامش می‌یابد.
یالله یا کریم یا أول یا آخر یا مجیب 💚 لا حول ولا قوة الا بالله العلی العظیم رَبِّ لا تَذَرْني فَرْداً وَ اَنْتَ خَيْرُالْوارثين
من شوهرم همین طور بود اگر یه خواب با ارامش داشته باشی فرداش خیلی سرحالی.حالا من نمیدونم سیستم بدنیت روی داروهای گیاهی جواب بده یانه ولی خانواده شوهرم داروهای گیاهی خیلی براشون موثر بوده.مثلا گل گاو زبون یا گل بابونه هم ارامش بخشه

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید

عزیزم پانیک بیماری خطرناکی نیست. فقط خیلی ترس آوره. من یه روشی برات دارم: یه مشکل عاطفی توی زندگیت هست که یه مدته بهش فکر نکردی. یا یه موضوعیه که خیلی غم انگیزه و بهش فکر نمیکنی. اونو پیدا کن چیه و بهش فکر کن.سعی کن غم و هیجانهایی رو که در وجودت پنهان شدن و ازشون بی خبری احساس کنی. وقتی مدت زیادی احساسها رو ازخودت پنهان میکنی و سرکوبشون میکنی و سعی می کنی اونارو نبینی اینجوری میشه.همه با هم میریزن بیرون. بعد هم بدون که نباید از پانیک بترسی. چون اینکارت باعث میشه ادامه پیدا کنه. اصلا نترس. اتفاق بدی برات نمیفته. فقط یه سری احساس بده که میخوان بیان بیرون. بهت حمله میکنن چون نادیده شون گرفتی. هیچکس اینارو بهت نمیگه. به این حرفااعتماد کن. غم و خشمت روحس کن.خوب میشی.

سلام معصوم جان من داشتم در مورد پانیک سرچ میکردم که تاپیکتو دیدم. حالت چطوره بهتر شدی عزیزم 

ما که نفهمیدیم دنیا به کام کیه... به کام هر کی که هس.. خواهشا دست به دست بچرخونه ماهم دوتا کام بگیریم

منم پانیک داشتم، البته حرف دو سال پیشه تقریبا، اگرچه که الان که بهش فکر می کنم تعجب می کنم که چرا اینقدر می ترسیدم ولی واقعا عذاب کشیدمو خونوادمو هم عذاب دادم. شوهر بیچارم دم به دقیقه با من اورژانس بود و داشتیم فشار خون می گرفتیم. البته انصافا هیچی نمی گفت و به روم نمیاورد که من شب و نصفه شب بیدارش می کردم.اون موقع شروع کرد برام تو اینترنت دنبال روانشناس گشتن و یکی توی همین نی نی سایت دکتر عرب پور عزیزم رو معرفی کرده بود. خدا رو شکر رفتم و خوب شدم و از اون موقع دنبال همه چیتوی نی نی سایت می گردم :))). ایشالا شما هم مشکلتون بر طرف بشه. منم فکر کردم بیام مثل اون بنده ی خدا اگه به کسی می تونم کمک کنم. راستی شماره شون 22367012. اگه رفتید می تونید بگید که از طرف من بوده. فقط می تونم بهت بگم نگران نباش هیچ مشکلی برات پیش نمیاد

سلام مادر شوهر من چند وقت اینطوری شده بود

نفسش بند می‌اومد و احساس خفگی بهش دست میداد

دایم میبردنش اورژانس

حتی شب حنابندون پسرش هم اینطوری شد و راهی بیمارستان

خیلی طول کشید تا بفهمن علت حملات چیه

و دارو مصرف می‌کنه

من همون موقع از یه روان پزشک سوال کردم گفت وقتی این حالت بهتون دست میده باید یه پاکت جلوی صورتش بگیره و توش نفس بکشه دی اکسید کربن ارومش می‌کنهاگه نایلون یا پاکت دم دستش نبود  دوتا کف  دستش رو جلوی بینی و دهان بگیره و توش نفس بکشه

البته اون بنده خدا که امتحان نکرد ولی داروهاش ارومش کرد


ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2762
2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز