من تو دانشگاه با ۳ تا دختر دوست صمیمی بودم،رابطه امون هم تو اون دوران خوب بود و هیچ وقت با هم دعوا نکردیم و به مشکلم نخوردیم.
زمانی که دانشگاه حضوری بود،همه چیز خوب بود،ولی از وقتی که مجازی شد من چون به کرونا حساس بودم خیلی باهاشون بیرون نرفتم و انگار یه جورایی منو از بین خودشون حذف کردن.
از بین این ۳ تا،فقط یکیشون تبریک تولدمو گفت و دیگه فقط سر امتحانا که تو پارک با بچه های دیگه جمع میشدیم همو میدیدیم.
یکیشونم تو کرونا ازدواج کرد و از این که عروسیش نرفتم احتمالا دلخوره،ولی من باهاش تماس گرفتم و تبریک گفتم و بهش گفتم هدیه ی عروسیتم خریدم،آخه ازدواج کرده رفته یه شهر دیگه و گفتم هر وقت اومدی به پدر و مادرت سر بزنی به منم اطلاع بده بیام هم ببینمت و هم هدیه ات رو بدم.
چند بار بهشون گفتم بچه ها مثلا زهرا که اومد هماهنگ کنیم یه بار دسته جمعی بریم بیرون.
ولی مثلا یه بار که تو یه امتحانی جایی میبینمشون میگن وای آره زهرا اومد ولی خیلی هول هولکی اومد و رفت و دیگه نشد به تو بگیم.
یا اون ۲ تای دیگه میگن وای آره ما همیشه با هم بیرونیم و دیگه چون تو به کرونا حساسی بهت نمیگیم،در حالی که من چند وقت پیش گفتم خب من دیگه در حد اوایل حساس نیستم و با ماسک اگه بگین همه جا میام.
حالا هدف از گفتن این حرفا اینه که خیلی دلمو شکستن با کاراشون،و واقعا ناراحتم،من رفتارمم خوب و نرمال بوده،حالا میخوام رک و راست این رفتارای زشتشون رو به روشون بیارم و بگم که این مدل رفتارا تو دوستی خوبیت نداره،یه جورایی حرف آخرمو بهشون بگم و دیگه برا همیشه باهاشون تموم کنم.
من که دیگه دوستیم با اینا رفته رو هوا،لااقل حرف دلمو بگم.
شما بودین چیکار میکردین؟
الانم یه استوری گذاشتن از دستشون ۳ تایی ان
چی بگم بهشون؟