دلم برای روز های خوبمون ک با شوهرم داشتم و یه خانواده خوش بودیم تنگ شده

خو دعواتون سر چی بود

حق نداره بزنه 

کارش اشتباهه

ولی خوداییش دادگاه و اینها بخوای بری جز بدبختی چیزی نداره تازه مادرم هستی

سلام عزیزم تایپیک هاتو خوندم نظر منو بخوای به بهانه لباس‌های بچت که جا مونده برو خونت اما سر سنگین باش تا اون بیاد آشتی اگه پدرت هم مانع شد بگو فقط بحث بچم وسطه که داره ضربه میخوره وگرنه من تا ابد هم صبر میکردم بعدا تو روحیش تاثیر میزاره دوما از این به بعد کارهای خونه رو همون موقع انجام بده من مثل تو بودم الان خیلی بهتر شدم ظرفها رو بلافاصله میشورم به بچه هام آموزش دادم تو خونه چیزی نریزند وقتی میرم خونه کسی میبینم شلخته است خونش حرص میخورم بچه کوچیکم دارم بچم یک سال و ده ماهشه اون یکی هم ۹ سالشه

پس یه آژانس بگیر بدون اینکه بهش خبر بدی برو خونت و اگه کلید نداری کلیدساز بیار در و باز کنه، بعد بشین تو خونت... اولش میاد خونه امکان داره بد رفتاری کنه ولی بعدش آروم میشه بگو اینجا خونه ی منه خودتو راحت کردی... بعد که یکم آروم شد یه شام رمانتیک درست کن با یه تیپ خفن بزن، لبخند یادت نره، بعد دیگه نمیتونه مقاومت کنه

حتما برو از من به تو نصیحت یه بار خونه یکی از اقوام شوهرم بودم شوهره باهاش دعواش شد خیلی بد و بیراه جلوی من بهش گفت من خداحافظی کردم برم گفت زن منم همراه خودت ببر بزار خونه باباش ، باباش همسایه ما بود یدفعه دیدم دختره گفت اینجا خونه منه تو ناراحتی تو برو خونه بابات من جام راحته

به هر حال خودت برو بشین تو خونت *** نترس برو اون نمیاد دنبالت چون فهمیده تو پیگیری خیالش راحته، احتمالا خانوادشم پرش کردن، میدونو خالی کنی باختی

دمش گرم 👍👍👍

نه دیگه بری دیگه مثل قبل نمیشه میگه اینو از در انداختم از پنجره اومد کلا یک مدت تحمل کن اونم خسته میشه میاد، ولی دیگه قهر از خونه رو تکرار نکن، شوهرت غذاشو کی درست میکنه؟ شوهر من انقد شکمویه بخاطر غذا هم شده زود آشتی میکنه