2733
2734
یست و دو هفته باردار بودم، ناگهان فشارم رفت بالا و رفتم بیمارستان . بستری شدم ولی با وجود تزریق دارو فشارم پایین نیومد و مجبور به ختم بارداری شدم در بدترین وضعیت ممکن. بعد از تحمل درد و خونریزی شدید نهایتا سزارین هم شدم و بدون دخترم بعد از پنج روز برگشتم خونه.
آخییییی چقدر بد واقعا متاسف شدم.نگفتن دلیلش چی بود؟؟

😙گل پسرم قندعسلم فتوکپی برابر اصل خودمه😙 شوهرم خیلی خوشبخته ازمن یه کپی کوچولو شده داره مگه نه🤗😍              اسمم دانا س دوستان

وای چقدر سخت!ناراحت نباش ایشالا زودی خدا یه نی نی سالم بهت میده
خداجونم دوتا فرشته کوچولوم رو بخودت میسپارم همیشه واسم حفظشون کن،مامانی عزیزم هنوزم بأورم نشده دیگه بغلم نمیکنی.... دلم خیلی تنگ شده....
ببین برای منم همین پیش اومده بود دقیقا!!😥 من از یکی از پزشکای دکترساینا ویزیت انلاین گرفتم از خونه و خیلییییی خوب بود. بیا اینم لینکش ایشالا که مشکلت حل میشه 💕🌷



2731
خدا رو شکر خودت چیزیش نشد گلم دو هفته پیش یه خانمی اومده بود بیمارستان سی و شش هفته بود بر اثر فشار بالا یکی از رگهای رحمش پاره شد. سزارینش کردن نمیدونم بچه اش زنده موند یا نه اما خودش به قدری خونریزی کرد نتونستن خونریزی رو کنترل کنن و مجبور شدن رحمش رو در بیارن سه واحد خون بهش تزریق کردن خانمه 22 سالش بود الان حال عمومی خودش خوبه
هر چی آرزوی خوبه مال تو
متاسفم خیلی سخته

امروز شعر سرودم   مسامی مسامی بش بش بگید ....مسامی   صد قل هوالله بش بگید ....مسامی...هر کی نگه مسامی...  مسامی ..مسامی...مسامی....   علت نامگذاریم:من تو خونه شوهرمو مسامی صدا میکنم.... مسامی بر وزن مساوی یعنی این( = ) معنی خاصی نداره اما احساساتم فقط در قالب این کلمه ابراز میشه 

منم نیکان زایمان کردم و خونریزی شدییییید،ولی خداروشکر تونستن سریع کنترل کنن با ٢ واحد خون
خداجونم دوتا فرشته کوچولوم رو بخودت میسپارم همیشه واسم حفظشون کن،مامانی عزیزم هنوزم بأورم نشده دیگه بغلم نمیکنی.... دلم خیلی تنگ شده....
بنظر منم همین که خودت سلامتی دنیا میارزه
خداجونم دوتا فرشته کوچولوم رو بخودت میسپارم همیشه واسم حفظشون کن،مامانی عزیزم هنوزم بأورم نشده دیگه بغلم نمیکنی.... دلم خیلی تنگ شده....
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
پربازدیدترین تاپیک های امروز