کیا عروسی نگرفتن و بعدها جشن گرفتن؟

عزیزم درک میکنم چی میگی...... منم مطلقا هیچ مراسمی نداشتم.......بعضی ها میگن عروسی نداتشیم ولی عقد گرفتیم و یا حداقل لباس پوشیدم و عکس انداختیم ولی من اصلا چنین چیزی نداشتم..نه عقد و نه نامزدی و نه بله برون و نه حنابندون و نه ههیچ چی...به خدا عقدم محضر بود و حتی آریشگاه نبردن و یک جفت کفشم نخریدن...سر عقدم یک هزاری کادو ندادن..... به خدا از الان هر عروسی دعوت میشم یک هفته گریه میکنم....به خدا داغون شدم خدا لعنتشون کنه..واسه دختر خودش به قولی 7 شبانه روز مراسم گرفته بازم مادرشوهرم گریه میکنه که چرا فلان کار رو برای دخترم نکردن و اونوقت برای من حتی واسه عقد به شوهرم نگفت آرایشگاه ببره و مخالفت میکنه..... همه دخترها آرزوی عروسی مجلل دارن...ولی بلایی به سرم آوردن که به ساده ترین مراسم و لباس راضی ام ولی نمیگرن.......حتی راضی ام بزارن مامانم با پول خودش یک مجلس خیلی کوچیک بگیره که فقط لباس بپوشم ولی ..... شما بگیر....شاید الان به نظرت خیلی عالی نباشه ولی بعد اینکه گرفتی ارمش عجیبی پیدا میکنی...باور کن راست میگم.... حتما بگیر....حتی شده یک مراسم کوچولو.......مخصوصا تا نی نی نیموده..البته مردم با نی نی هم الان میگیرن......ایشالله خوشبخت باشی......

سلام به دوستان...منم تو عقدم...دوستان گاهی پیش میاد رفتارهایی از طرف دوخانواده اما پدرومادرن کاری نمیشه کرد...منم الان پدرشوهرم پولدارن برعکس خونواده خودم با اینحال پدرشوهرم فقط قسمتی از پول عروسی رو تقبل میکنن و همینطور قسمتی از پول تعمیراتو...و همسر من هم فوووق العاده برای پدرومادرشون احترام قائلن...در عین حال برادر من برعکسه صبر نکرد تا عروسی من تموم بشه بعدا بره خواستگاری...با اینکه میدونست پدر من نمیکشه...ببینین اینا همه تو رفتار با عروس یه خانواده تاثیرگذاره...برادر من تو دوره مجردی منو و مادر و پدرمم حتی ک ...ت...ک میزد اما الان چنان به خانواده همسرش خدمت میکنه ک گاهی من غصه میخورم...الان واقعا اگر عروس ما بگه عروسی نمیخوام کار بزرگی کرده و همه تحسینش میکنن اما اینطور نیس و برادر من هنوزم ما رو مثل کلفت خانواده همسرش میبینه...من با اینکه پدرهمسرم داراست چنددددیییین بار به همسرم گفتم ولش کن عروسی نمیخوایم اگر به شمافشار میاد...

منظورم اینه گاهی واقعا کسی انقدر آدمو آزار میده ک وقتی ازدواج میکنه آدم بابت اذیتاش نمیتونه با همسرش خوب باشه...اما پدرومادر شوخی بردار نیستن اگر ریالی هم هزینه نکنن نه برای جهاز و نه برای عروسی دینی به گردنشون نیست و وظایف فرزندی به گردن ما هسسست...و اگر فرقی بذارن اونم به دلیل ناموجه خودشون عاقبتشو میبینن ولی وظایفی از فرزند ساقط نمیشه

من ۱۶سالم بود ک عروس شدم حالا ک فک میکنم میبینم خیلی کوتاه اومدم ...کاشکی خیلی چیزا رو میشد برگشت عقب

پشیمون نشدی بعدش؟

من قصد دارم عروسی نگیرم بجاش هزینه ای ک میخام برای اون بگیرم برای خونه خریدن انجام بدم بدش ی جشن کوچیک میگیریم..من در بند عروسی و تجملات نیسم بجای این همه خرج میخایم بریم ی ماه عسل عالی و خرید خونه...البته عکاسی و فرمالیته رفتم..من عقیدم اینه خوشبختی باهمسر و زندگی مهمه ن حرف مردم ک بگن چرا عروسی نگرفت و فلانه...من تک دختر خانوادم و اونا با من هم نظرن و گفتن هرجور خودت صلاح میدونی و این کارمو تحسین کردن..اونام خیلی زمت کشیدن برای تهیه جهیزیه و چیزای دیگ و نمیخام ی خرج اضافه رو دوششون بزارم..بنظرم میتونم اینده بهتری داشته باشم و برنامه ریزی هایی ک با این پول کردم میتونم بهترینا تو زندگیم داشه باشم

چرا هیچ مراسمی نگرفتی خانواده شوهرت چیزی نگفتن ؟! اعتراض نداشتن ؟!