ورود هرکی که طعم تلخ سقط به خاطر مشکلدار بودن نینی داشته

سلام منم 10هفته ایست قلبی کرد بعدش مجبوربه سقط شدم محصول رودادم ژنتیک گفت سندروم ترنربوده

والله توسقط آدم میترسه ناله کنه که شوهر میگه دوباره باردارنشو

نه زندگیمون بد نیست. واقعا هم من رو دوست داره. بچه های من رو دوست داره و واقعا خانواده شادی بودیم. نمیدونم این بلا از کجا رو زندگی ما نازل شد. نمیدونم چی شد که روزگارمون سیاه شد. منم میترسم. راستش ته دلم میگم ولش کن تو که دو تا بچه داری ولی بازم دلم یه بچه با شوهرم میخواد

آره والا

تا میخوام گریه زاری کنم میگم این بدتر از من الان میگه از خیر بچه بگذریم

آره ازدواج دوممه

از ازدواج اولم یه دختر 13 ساله دارم و یه پسر 7 ساله. یه بارداری سومی هم داشتم که قلب بچه خیلی دیر تشکیل شد و توی هفته 12 هم ایستاد. اصلا از اولش معلوم بود بچه مشکل داره. یه سال بعد اون جدا شدم. این شوهرم 41 سالشه و بچه نداره. من 37 سالمه. نمیدونم این نقص اتفاق بود؟ مشکل منه چون من یه سقط هم داشتم. مشکل شوهرم؟ نمیدونم

ولی وقتی می‌بینیم اینطوری داره برای یه جنین مشکل دار عزاداری میکنه فکر میکنم خب داره با این کارهاش شانس یه بچه سالم رو آزمون میگیره. خب من روز به روز سنم میره بالاتر. این بیماری‌های هم فاکتور اصلیش سن مادر هست. 

زندگیمون قبل این داستان خیلی قشنگ بود. واقعا خوشحال و خوشبخت بودیم. ولی الان اصلا همدیگه رو درک نمی‌کنیم. اون من رو متهم به بی احساسی میکنه و میگه ما عزادار بچمون هستیم ولی من خوشحالم که فهمیدیم. معلومه جیگرم خونه ولی میگم باز خوب شد فهمیدیم و جلوی درد و مشکلات بعد رو گرفتیم. اصلا انگار حرف هم رو درک نمی‌کنیم. من میگم زندگی رو به جلو میره و اون چسبیده به اونچه که رفته. 

تقریبا دو سال. اگه سنم آنقدر بالا نبود شاید آنقدر عجله نمیکردم. قبل بارداری سومم؟ راستش نمیدونم جواب درست چیه. چون اقداممون بیشتر از یک سال طول کشید و از یه جایی سست شدم و دیگه نخوردم 

در مورد آخری هم... راستش همون ماه اول، شد. فولیک شاید تازه یه هفته بود میخوردم 

گفتم من بدنم رو میشناسم حالا بالای یه سال طول میکشه. آخه با شوهر قبلیم سر هر سه تا بارداریم واقعا یک سال طول کشید تازه اون وقت خیلی جوون تر بودم. چه میدونستم اینطوری میشه 

الان به گفته تو دارم از یه هفته بعد سقط فولیک 5 میخورم

از دیروز هم ویتامین دی و مولتی ویتامین و اومگا 3 شروع کردم. 

ببینم این مرد کی میخواد روبراه بشه. 

مشاوره ژنتیک سه هفته دیگس

قرار شد تا اون وقت حرف نزنیم درموردش و بعدش تصمیم بگیریم

از طرفی میترسم باردار نشم از طرفی میگم تو 4 بار حامله شدی پنجمی هم میشه 

والا میبینم این همه زن بالای چهل بچه سالم میارن

من 37 سالمه. درسته سنم بالاست ولی نه اونقدر. نمیدونم حکمت خدا چی بود. 

راستش وقتی آنقدر راحت باردار شدم گفتم خدا برام خواسته. بهم نظر کرده. افتادم به خونریزی گفتم بچه از دست رفت با شیاف که موند گفتم خدا رحمش اومد بهم. نمیدونستم این میشه 

دیروز به مشاورم گفتم میترسم باز پیش بیاد. گفت تا حالا چند تا خانواده دیدی دوتا بچه مشکل دار کروموزومی داشته باشند. دیدم راست میگه. آخه میگن سندرم ها تصادفی هستند و تکرار نمیشن. 

چی بگم والا. 

اصلا هاج و واج موندم

خدا از دهنت بشنوه

کاش باردار بشم و اینبار سالم. بیام اینجا خبرش رو بدم و امیدواری بشه برای اونایی که خدای نکرده مثل من هستند