ممنونم که تا اخر میخونید ونظر میدید
من سه سال هست که جایی مشغولم کارم پیشرفت خیلی خفنی نداره ما بخش. خصوصی هستیم. تیمی کار میکنیم و درامد زایی ما برای مدیرمون واقعا چشم گیر هست تو این سه سال. باهم نون ونمک خوردیم مث خانواده بودیم رستوران رفتیم هر موفقیت رو جشن گرفتیم
ولی خب حقوقمون نسبت به تلاشمون خیلی کم هست همه ما باهم. اعتراض کردیم مدیرمون فقط وعده داد
پنج تا از همکارام تا هفته بعد میرن
۸نفرمون میمونیم
من هم. با همسرم صحبت کرده بودم که اخر شهریور. یا اخر مهر بیام بیرون. البته ما خرداد ماه تصمیم گرفتیم چون. با توانایی هام. میتونم درامد بهتری داشته باشم
حالا همسرم اصرار داره من کنکور تجربی بدم خودم هم دوستدارم منتهی میترسم. از شکست از اینکه قبول نشم...
علاقه شدیدی به مامایی و پرستاری دارم منتهی میترسم که بخونم و. رتبم خوب نشه
موندم بین سرکار رفتن دوباره و کنکور
البته ادم واقعا درسخونی هستم شما جای من بودین. کدومو انتخاب میکردین