این چهار ماه خودشم پیشم بود منم خجالت میکشیدم سربار شدم
من به حرف مردم خیلی اهمیت میدم همش میگم کسی نفهمه تو خودم میریزم پیش کسی نمیگم جوری وانمود میکنم همه فکر میکنن ما بی مشکلیم
غرورلعنتیم قاتل روحم شده
خانواده ت راجع به جدا شدن چی میگن؟
راضین
راضین
جدا نشو عزیزم مشکلت خیلی بده اما جوری نیست که بچه ات رو از محبت پدری محروم کنی به نظر من برای زندگی ات تلاش کن نزار خونه رو بفروشه ازش تعهد بگیر زنگ بزن خانوادش اشتباه شما هم البته زیاده من بهت میگم
چرا میریزی توی خودت؟ بگو به بقیه خصوصا به پدر و مادر خودش اصلا نریز تو خودت بزار بقیه هم بهش بابت خنگ بودنش و سرمایه به باد دادن سرکوفت بزنن اونوقت حواسش رو جمع میکنه
من یه چیز میگم ناراحت نشو مشکل شما و همسرت زیاد حاد نیست که به طلاق فکر کنی ...من مشکلات بدتر از اینا رو هم با شوهرم گذشتم ... مشکل از شماست که راه حرف زدن با شوهرت رو بلد نیستی احتمالا وقتی که باهاش حرف میزنی و ازش کاری می خوای جبهه میگیری مردا همشون در مقابل حرف و خواسته ای که حالت تحکمی و دستوری داشته باشن مقابله میکنن روشتو عوض کن مطمئنم جواب میگیری ...مثلا با حالت مهربانانه و خانومانه بهش بگو( به نظر من این کار رو بکنی بهتره ...ولی باز خودت بهتر میدونی) ....و اصلا به نتیجه فکر نکن مطمئنم اونوقت به حرف تو گوش میکنه ...امتحان کن! در مورد اینکه خونه رو میفروشه یا اینکه فلان جا زمین میخره خودتو درگیر نکن اون مرد ه و طبیعتش اینه که خودش تصمیم بگیره ...تو زنی و نباید خودتو درگیر کارای مردونه بکنی ...تنها کاری که باید بکنی اینه که از راهش بهش مشاوره بدی و تصمیم نهایی رو بذاری به پای خودش و از همه مهمتر بهش اطمینان کنی در آخر حرفت هم بهش بگودر هر صورت مطمئنم تصمیم درست رو میگیری و بهت اطمینان دارم البته باید از ته دلت بهش اطمینان داشته باشی این اعتماد توی زندگی مشترک بیشتر مشکلات رو حل میکنه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
46 ثانیه پیش
49 ثانیه پیش
49 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
