2733
2739

توی تاپیک های قبلی هم گفتم.من حدود دوساله ازدواج کردم و شش ماهه پسر 15ساله شوهرم اومده پیش ما و میخواد اینجا بمونه و راضی نمیشه که بره.

تحمل حضورش برای من خیلی سخته و واقعا عذاب میکشم.اونم علاقه ای به من نداره و خیلی رابطمون دور از هم سرده و فقط در حد یه سلام و خداحافظ سرد باهم در ارتباطیم.دنیال صمیمی شدن باهاش نیستم فقط دلم میخواد بتونم با حضورش کنار بیام و تحملش کنم

من اما حتی از قبل ازدواجمونم به دلایلی پیشم بوده و کاملا با من بزرگ شده در واقع الان که ده سالشه فقط منو میشناسه 


اما از نظر فشار اجتماعی خب خیلی بیش از حد همه انتظارات عجیب دارن الان که باردارم که دیگه بدتر همه جای تبریک میگن واااای بیچاره اون بچه رو یادت نره و...

آدمی که شمارو نصیحت میکنه در واقع داره با خودش تو گذشته صحبت میکنه🎭


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

2731
برات سخت بود با مرد بچه دار ازدواج نمی کردی واقعا درک نمی کنم آدمای خودخواه رو

بخدا خیلی سخته من نامادری دارم با اینکه ازدواجم کردم ولی هر وقت نگاه بدی ازش ببینم داغون میشم 

حَواسِتو بِدِع بِ ماهِت،چِراغائِ شَهر اَرزِش نَدارَن 
برات سخت بود با مرد بچه دار ازدواج نمی کردی واقعا درک نمی کنم آدمای خودخواه رو

اون بچه پیش مادرش قرار بود بمونه.شوهرم یه خونه بهشون داده و مخارجشم میده ولی حالا بچهه نظرش عوض شده اومده با ما بمونه.از چیزی خبر نداری نظر بیخود نده

اون بچه پیش مادرش قرار بود بمونه.شوهرم یه خونه بهشون داده و مخارجشم میده ولی حالا بچهه نظرش عوض شده ...

به هرحال حق انتخاب با بچه س که پیش کی بمونه

حَواسِتو بِدِع بِ ماهِت،چِراغائِ شَهر اَرزِش نَدارَن 
عزیزم ازت خواهش میکنم  باهاش بد نباشی  بالاخره اونم خونه پدرشه نمیشه که

والا اون بیشتر با من بده.یه پسر 15ساله عین یه مرده.اون اگر بهش بد میگذشت میرفت پیش مادرش نه اینکه پاش رو توی یه کفش کنه میخوام اینجا بمونم.بنظرت چرا نمیره؟

2740

درکت میکنم .ولی اگه اینجوری پیش بری خودت اذیت میشی.

دختر شوهر من رفته بود گفته بود به بچه خوش غذا میده منو گرسنه نگه میداره.

به خدا قسم اصلا اینجوری نبود.هیچ فرقی نمیزاشتم بین بچه ها.

آبرومو تو فامیل بردن.

من سیاست نداشتم فقط بهت میگم حواست باشه به زندگیت

اول از همه برایت آرزومندم كه عاشق شوی ،و اگر هستی، كسی هم به تو عشق بورزد،و اگر اینگونه نیست، تنهائیت كوتاه باشد،و پس از تنهائیت، نفرت از كسی نیابی.آرزومندم كه اینگونه پیش نیاید، اما اگر پیش آمد،بدانی چگونه به دور از ناامیدی زندگی كنی.برایت همچنان آرزو دارم دوستانی داشته باشی،از جمله دوستان بد و ناپایدار،برخی نادوست، و برخی دوستداركه دست كم یكی در میانشان بی تردید مورد اعتمادت باشد.و چون بدین گونه است،برایت آرزومندم كه دشمن نیز داشته باشی،نه كم و نه زیاد، درست به اندازه،تا گاهی باورهایت رامورد پرسش قرار دهد،كه دست كم یكی از آنها اعتراضش به حق باشد،تا كه زیاده به خودت غرّه نشوی.و نیز آرزومندم مفید باشی نه خیلی غیرضروری،تا در لحظات سخت وقتی دیگر چیزی باقی نمانده است همین مفید بودن كافی باشدتاتوراسرِپانگهدارد.همچنین، برایت آرزومندم صبور باشی نه با كسانی كه اشتباهات كوچك میكنندچون این كارِ ساده ای است،بلكه با كسانی كه اشتباهات بزرگ و جبران ناپذیر میكنند

در همون حد نگه دلر ولی ظلم نکن بهش

جایی رو نداره اونم مجبوره

بچه های طلاق بعد طلاق حتی تو خونه بابا هم دیگه جا ندارن و این قانون نود و نه درصدی شده

خداجونم میدونی جز تو پناهی ندارم 
والا اون بیشتر با من بده.یه پسر 15ساله عین یه مرده.اون اگر بهش بد میگذشت میرفت پیش مادرش نه اینکه پا ...

اشکالی نداره تو خوب باش بخدا اونم باهات خوب میشه  اون تو سن بلوغ ه

حَواسِتو بِدِع بِ ماهِت،چِراغائِ شَهر اَرزِش نَدارَن 
درکت میکنم .ولی اگه اینجوری پیش بری خودت اذیت میشی. دختر شوهر من رفته بود گفته بود به بچه خوش غذا م ...

خب چجوری حواسم باشه.لطفا بیشتر کمک کنید من برای کمک گرفتن از افراد باتجربه تاپیک زدم نه یه عده بیان نظرات بیخود بدن

2706
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2687
داغ ترین های تاپیک های امروز