سلام
من يكسال و نيمه كه تو دوره عقدم،شوهرم به جاي اينكه تو اين دوره همش بخواد پيش من باشه،به فكر خونوادشه.دائما با خواهرش در ارتباطه انگار خواهرش نقش زنش رو داره،دائم مشغوله با اونا و انگار واسه انجام وظيفه و واسه اينكه من ناراحت نشمو غر نزنم به من زنگ ميزنه و پيام ميده
همه ي حرفاش با خواهرشه و وقتي اعتراض ميكنم ميگه من با خواهرم صميميم،حتي موهاي خواهرشم اتو ميكشه و ساير كارايي كه دوتا خواهر واسه هم انجام ميدن و اصلا بد نميدونه
همین چیزاس که حالمو از ازدواج به هم میزنه
شوهر منم همینطو بود بعدعروسی سر عقل اومد
خوب چرا ازدواج کرده
ای خدا بدم میاد از این مردا
وقتی زن گرفتی برس به زنت
والا ما باید التماس شوهره رو کنیم موهامونو سشوار بکشه😒😒
خب داداش منم موهامو اتو میکشه
بنده خدا هر کاری داشتیم انجام میده.واسم فیلم میفرسته.کارهای بورسمو انجام میده.منم روز مرد کادو خریدم براش و براش کادو زیاد میدم
حالا زن بگیره ما رو حذف کنه دق میکنم.اخه چرا باید حذف کنه.مگه خواهر ادم از خونش نیست
حق داری
وااا چ چیزایی خب واسه چی زن گرفته بهش بگو خب چرا منو بدبخت کردی میموندی پیش خواهرات و موهاشونو اتو میکردی والا
به نظرم درخواست طلاق بده
توی هر تایپیک می رم داغ دلم تازه میشهههههه شوهر منم همین بود...الان دیگه کمتر شده ولی ظلم های دیگه اش بیشتر شده...
