بیاین خاطره شب عروسیم براتون تعریف کنم ببینین بدشانس تراز منم هست😑

وای ببخشید ترخدا نمیدونم چرا این کامنتتو خوندم خندم گرفت😂😂🤦🏻‍♀️

اصلا تعریف میکنی قشنگ لحظه به لحظه ردز نامزدی خودمو یادم میاد

اوکی گل♥

مگه میشه؟ مگه چقدر دامنتو گرفته بوده بالا هر چقدرم بگیره بتلا دیگه شورت که معلوم نمیشه😂😂

مال منم خوب نبود اول اینکه به أتلیه دیر رسیدیم چون ارایشگر دیر تموم کرد عکسامون خوب نشد بعد ماشینمون زیر ساختمان نیمه ساخت بود داشتن میساختن آشغال ریختن شوهرمو صدا زدن وسط عکسبرداری که بیا ماشینتو بردار

دیر رسیدیم تالار نتونستیم بریم اتاق عروس داماد عکس بندازیم

وقت کم بود رقصامو دوتاشو یه جا رقصیدم زیر بغل لباسامم پاره شد انگار هواکش بود

بدتر ازهمه آخرش هم بحث بین خانواده ها شد من با گریه رفتم خونمون اونشب فقط گریه کردم 

ما صیغه نبودیم حتی حق حرف زدنم باهم نداشتیم قرارم نبود 7ماه نشون بمونم چون خواستگاریم افتاد قبل محرم صفر ویه بارم سرمهریه دعواشد دقیقا یکی دوروزقبل محرم همه چی okشد قرارشد بعدمحرم صفرعقد کنیم که دقیقا یه روزمونده به اینکه ماه صفرتموم بشه پسرعموم فوت شدیکی دوماهم اسیراون شدیم بعدم ایام فاطمیه بود دیگه اینجوری شد 7ماه منو نامزدمم فقط ماه اخر باهم چتی حرف زدیم اونم به اصرارخواهرش که نزدیک عقدتونه واین حرفا تهشم این شد البته تو اون مدت 7ماه یکی دوبارباهم باخانواده هامون خونه مامان بزرگم رفتیم یه چندبارخونه خودمون اومد با خانوادش روز اخرش هیچ وقت یادم نمیره 7 صبح سرکاربودمن 6پیام دادم تابیدارشدی جوابمو بده 7زنگید وحرفاشو زد وگف حلال کن وتموم امیدوارم نه خودش نه خانوادش خیر نبینن تو زندگی 

تو ک‌خوبی بابا

من تو دوره لیزر بودم قشنگ ی جلسه قبل عروییم زیر بغلمو سوزوند تو فلیم انگار ی ذغال زیر بغلمه

 چن روز قبل عروسیم کل بدنمو اپلاسیون کردم و بازوهام بشدت جوشای بدی زد رفتم مزون گفتم استین بزن ب لباسم گفت نمیشه مدلش خراب مبشه

اگ میخای یکی دیگ انتخاب کن

همه رو برده بودن فقط تن خور دوم سوما مونده بود

منم دیگ‌همونو پوشیدم

حالا تو فیلم جوشا پیداست البته عین لکه هیتن ولی همیشه حرصشو میخورم

منم یکی از بدترین شبهای زندگیم شب عروسیم بود اینهمه سعی کردم همه چی عالی پیش بره گند زده شد به همش از آرایشم و فیلمبردارم و عکاسیم اصلا راضی نبودم تا حالا هم ننشستم کل فیلم عروسیم رو ببینم💔💔ولی بی خیال حال رو بچسب

اون خوبه فکرکن عروس از پنجره بره بیرون گل پرت کنه🙄🙄

اییی یاد دسته گل چرتم افتادم احمق من طبیعی سفارش داده بودم مصنوعی درست کرده بود وقتی اوردش خونه قهر کردم با اقا رفتم تو اتاق درم محکم بستم تف گلفروش 

بعد عروسیم پرتش کردم بیرون مادرشوهرم یادگاری برش داشته🤣🤣

واااای😬😬😬

خیلی گرفت بالا،،،،،🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣

الهی☹ایشالا خدا ب دلت ارامش بده

من از شب حنابندونم خودم لاک قرمز زده بودم،روز عروسی ارایشگره لامصب نگفت بیا یه لاک برات بزنم گفت همون خوبه  

تازه فیلمبردارمون هم خنگ بود چون من انتخاب نکرده بودم دسته گل مادرشوهر بود کیفیت صفر

خدانکشتت دختر😂😂

چند درصدم تنبلی مثلا که چی باید هفت پا میشدم از بدشانسی ده پاشدم ...

منم روز کنکور باید 7پا میشدم ده پا شدم از بد شانسی الان خانه دارم وگرنه پزشک بودم😅😅😅