بعد از تلاش های بسیار بلاخره رسیدم به صفحه آخر . دم همگی گرم خسته نباشید 😀✋
ان شاا...خدابرای هم حفظتون کنه
بذاربچه ت دنیابیاددد
انقدرجاافتاده ت میکنه این اختلاف سنیه یه کم کمترتوچشم میاد
اینم بگم شمااختلاف سنیت طبیعیه
خواهرخودم ده سال تفاوت سنیشه باهمسرش
بعضیااصلاًملاکشون همین تفاوت سنی هست
بعد از دو روز رسیدم‌به صفحه 118
عالی بود
منم دوروزنشستم تمام صفحه هاروخوندم
خخخ از دنیا اومدنش استرس دارم که نتونم.
خودم اصلا اختلاف سنی زیادو دوست نداشتم.
ولی موقع خواستگاری خواهرم گفت نه خوبه ماهم که تفاوتمون همینقدره😕
بعد عقد تازه فهمیدم شوهر خواهرم سن تو شناسنامش از سن اصلیش بزرگتر😕لامصب حق داره بگه خوبه.والا😏
😁خخخخ
البته همه هم مثل هم نیستن.ما تو دوتا دنیای متفاوتیم.اصلا انگار اون این زمان رو نداشته و نمیفهمه چی میگم😶 همش دوست داره با خانوادش باشهولی من دو نفری هارو ترجیح میدم.
و به قول خودش ک به همکاراش گفته بوده دوست داره پولی در میاره خرج خواهراش و زنش کنه😕.البته همیشه درجه خواهراش بالاتره تو عمل کرداش.
یسری مجرد بودم تعریف از خود نباشه قیافه جذابیم دارم داشتم میرفتم پاساژ لباس ببینم سمت زیر زمینش پایین ی پسره خوشتیپ واساده بودو با ی حالته قیافه منو نگاه میکرد چون منم کامل مشخص نبودم از اون بالارفتم پایین ک خوشگلیمو ب رخش بکشم اقا چشمت روز بد نبینه همینکه پامو گزاشتم پله اول تا ته پله ها با ک و ن سُر خوردم چپ و راست شدم شالم پیچید دور گردنم میخاستم خفه بشم ساعتم از دستم پرت شد اونور تا رسیدم پله آخر ی بوتیک همون زیره پله بود سریع پریدم تو مغازه ک دیگه پسره منو نبینه نفس نفس میزدم ک یهو دیدم بزور خندشو نگه داشته و امد تو کفشه منم دستش انداخت جلو پام گفت بفرمایین کارامون جدیده
همینکه داشت میرفت پشته دخلش سریع کفشو کردم پام و الفرااااار😂😂😂😂😂😂😂😂😂
بعد ک دور شدم دیدم ساعتم نیس 😐فکر کنم ساعتمو دو درش کرد عیب نداره یادگاری مال اون😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂😂
الفاتحه😂😂😂😂😂
باورم نمیشه بعد از ۴ روز بالاخره رسیدم به اخر😂😍
