خواهرشوهر خواهرم اومده بود خونشون
همینجور هی داشت به النگوهام نگا میکرد
وقتی نگاش میکردم خودشو میزد ب اون راه😐
مادرشوهرم میخواس خونه بخره خواهرش شنید عین لیو شد یوهو😐😐 یک سره هم مبگفت ما ک بخیل نیستیم مبارکت باشه🤣🤣
اره رفته بودیم شهرستان خونه خووهرشوهرم بعد قرار بود بریم کوه.شوهرش بهونه اورد که نریم
خواهرشوهرمم با شوهرش دعواش شد گفت یارو زتشو میبره کیش مشهد شمال همش میبره میگردونه بعد تو مارو نمیری جایی که با ماشین ده دیقه راهه( ما با فاصله دو ماه اینجاها رفته بودیم)
مادرشوهرم خواهرم 😐اینطوری نیشن بعد😰اینجوری
چهره مادرشوهرم.۱ بار دیدم.قرمز شده بود و تند تند حرف میزد😁هول شده بود کلا🤦♀️😂
صورتش جمع شده و حرص خورده
به وفووووووور دیدم
هیچ محیط رو ترک میکنن به بهونه اینکه حالشون بده و ... تا قبلش اوکی بودن
اره جاریم ... انگار سرش آب داغ ریختن وقتی شوهرم یه انگشتر نقلی واسم خریده بود
سر خرید عروسیم داشتم سرویس میخریدم خواهرشوهرم وایساده بود یه گوشه لب و دهنش میلرزید صداش میلرزید .حیوون اخرم نذاشت اونو بخرم
من غمگین میشم.اون‌چیزی ک گفتم الان تو کامنا بالایی واسه ده دوازده سال پیشه ب منم حسادت نکردن ولی خیلیی ناراحت شدم ازبنکه کسی خودش همه جو امکانات مادی و معنوی داره و ب کسی ک همیشه دل ش پر از غصه بوده بیاد اینطوری حسادت کنه.تازه اون خونه قرارم‌نبود گرونتر از خونه خواهره باشه
الان ببین
منو شوهرم فامیلیم قبل ازدواجمون زن ایی شوهرم خیلی گرم بود هم بامن هم با شوهرم بچه بودم منم
الان که بزرگ شدم به خودمم میرسم چهرم خوشکله... بعد از 1000 سال اینزندایی شو دیدیم اصلا محل نذاشت فقط سلام همین
یعنی حسودی بوده؟؟؟ اینو میگم چون شوهرش یبار از دهش در رفته که زنش نمیتونه ببینه کسی از خودش بهتر باشه
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
50 ثانیه پیش
50 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
