ما تو خانواده پدری و مادریم اصلا حرف و ناراحتی نبود
یعنی رفت و آمدا حدوحدود داشت و همه حرمت همو نگه میدارن.....منم فکر میکردم همه ی آدما این مدلی ن وقتی خانواده همسرم رو دیدم که چقدر رومخ همدیگه هستن و همش باهم قهر و دعوا و ناراحتی...برام قابل باور نبود
این شد که ترجیح دادم باهاشون دوری و دوستی داشته باشم