مامانم و بابام خیلی از هم دور شدن😔

خیلی مشکل بدیه مال ما که فهمیدیم همه چی بدتر شد..بابام پررو تر شد و دایم به مامانم میگه آره مگه گناه کردم..مامانمم سر هر چیزی ایم موضوع رو میگه تقریبا هر ماه یک دعوا دارن که دیگه هممون خسته شدیم...از طرفی میگیم بزار بره هر اشغالی که میخواد رو بگیره ...از طرفی مامانم ول کنش نیست...از طرفی ابرو ریزی میشه...واقعا مامانم داره آسیب میبینه فقط...بابامم میگه ولش کردم اما بازم همونجوری سرش تو گوشیه...هیچی همش ناراحتی خدا خودش کمکمون کنه..از طرفی بابا که یه عمر انقدر دوستش داشتم واقعا از چشم هممون افتاد و احترامش رفته ...

زندگی مشترک از اعتماد درست میشه مشترکه همچیش مشترکه قفل در کار نیست من میگم خودمو مثال زدم اگه تو گوشی شوهرم ببینم قفله اگه باز نکنه برام مطمئنم عاقبت خوبی براش نداره 

اینجوری بزرگ شدم چون پدرم به مادرم خیانت کرد و اونا طلاق گرفتن دست خودم نیست عزیزم

همیشه پدر و مادرایی که میبینم باهم خوبن حسرت میخورم..میگم چرا برای ما اینه......بخدا آدم باباش هیچی نداشته باشه ولی با مادرش خوب باشه..منم شوهر کردم رفتم فکرم اونجاس و عصبی میشم...تف بالا سره

عزیزم من به شما چیزی نگفتم که من خودمو مثال زدم🤦🏻‍♀️ من پدرم به مادرم خیانت کرد و اونام طلاق گرفتن بره همین شوهرم این مشکلو میدونه و هیچوقت چیزیو قفل نمیکنه منم نمیکنم