برو بشین سرکوچه ببین چیکار میکنخ
شاید دوس داره بره .میگه حاظر و آماده باشم اگه اصرار کردن برم معطل حمام و لباس نشم
اگه خیلی مشکوکه بگو میرم برو بیرون جایی قایم شو بعد یکی دوساعت برگرد خونه
چی بگم والا
مجلس برا اوناس توهم بگو اگه نیای منم نمیرم ریلکس برو بخواب
خودش پامیشه
اکرم نیومد بنداز گردن خودش بگو نیومد منم نذاشت
وای چقد زشته زن و شوهر اینجوری درباره هم فک می کنید...مگه قبلا از این کارا کرده بوده؟؟ایقد مشکوکید آخه
وانمود کن که داری میری
بعد برو بیرون
یه ساعت بعد برگرد کلید ببر با خودت از قبل که یهو در رو وا کنی ببینی چ خبره
یا باهم یا توام نرو
چن ساله ازدواج کردی تو تامیکات بود ک شوهرت هیزه از کجا فهمیدی مطمعنی هیزه یا از روی حدسیات میگه ب نطرت زیادی بهش شک نداری ؟
خب وقتی میگی طاقت ندارم وسکته میکنم پس چرا پیگیرشی؟گیریم کسی هم بیاره میتونی با واقعیت روبرو بشی؟پس دنبالشو نگیر وحتی بیان هم نکن.
