انقدر شوهرم بهم گفت که دیگه خجالت کشیدم!
ولی اون روزی که می‌خواستم برم خیلی استرس داشتم، آخرش آرام‌بخش خوردم تا آروم شدم و تونستم برم.
اما بعدش که اومدم بیرون به حال خودم می‌خندیدم...
ولی اون روزی که می‌خواستم برم خیلی استرس داشتم، آخرش آرام‌بخش خوردم تا آروم شدم و تونستم برم.
اما بعدش که اومدم بیرون به حال خودم می‌خندیدم...
من اینکارو کردم
مرمرک جون جدی بگیر...دور از جون شما خاله منم خیلی سهل انگاری کرده بود...خلاصه وقتی میره می بینن رحمش مشکل دار شده...کلی آزمایش و عمل و ....اونم آزمایشات چندش...فرض کن در دوران پریدی باید ازت نمونه گیری کنن..فکرشو کن...پس همین الان برو و یگیر مسئله باش....حواست به خودت باشه... کاری نکن پشیمونی به دنبالش باشه
خوب پس واسه چی برم باید معاینه کنه احتمالا سونوگرافی بده
شیسا از معاینه می ترسیدی؟
کاش فقط میترسیدم! وحشت داشتم...
اگه مطمئنی عفونت نداری معاینه نیمخواد
آفرین آلبالو جان اینارو میگین بر ترسم غلبه میکنم.مرسی. به خودم قول میدم هفته دیگه برم حتما
مرمرک تهرانی؟ دکتر خاصی می‌شناسی که بری؟
واسه خودتون الکی قضیه رو بزرگ نکنین...واسه همه سخته ولی فکر کنین که واسه دکترها معاینه کردن عادیه کارشون اینه این ماییم که بزرگ می کنیم مسئله رو واسه خودمون....اون قسمت هم یک عضو مثل بقیه جاها مثلل دست گوش چشم....
شیسا من بیشتر شرم می کنم
همش به خودت بگو که دکترها همیشه همه چیزو همه جورشو دیدن، دیگه براشون عادی شده! 
به خودتون اهمیت بدین... هر چقدر دیرتر برید فکر اینکه این کارتون مونده و انجام ندادید مثل خوره روحتون آزار میده پس سریعتر انجامش بدید و خودتون راحت کنین
آره تهرانم
آره دکتر رمضان زاده
آره دکتر رمضان زاده
منم خیلی خجالت میگشیدم اول که پامو باز نمیکردم منه خنگ به دکتره گفتم زشته اخه
ولی دکترا براشون عادیه
ولی دکترا براشون عادیه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
2 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
