میفهمم چی میگی.کلا مردای خونواده(پدر و داداش و...) هر جوری با آدم رفتار کنن دقیقا منِ دختر با دوست پسر یا مردی که دوسش دارم برخورد میکنم یا جذب میشم
من خودم چون بابام همیشه باهاش تو تناقض عشق و آسیب بودم برام این الگو تو ذهنم پیش اومده بود ک اشکال نداره مردی بم آسیب بزنه(روحی روانی شخصیتی)اشکال نداره اشکمو در بیاره یا حتی وقتی اون مقصره و بم ضربه زد من باید عذرخواهی کنم(عین کاری ک بابام بام میکرد)
فکر میکردم میشه کسیو که اشکتو دربیاره و اذیتت کنه رو دوست داشت...ولی طول کشید و خیلی تحقیر شدم تا فهمیدم اصلا اینطور نیست.
شرط اصلی عشق(چ با پدر چ با دوس پسر و شوهر) احترام هست.کسی که به خودم و شخصیتم احترام نمیزاره ارزش عشق و وقت گذاشتن نداره....
این که میگی کسی مث اون نمیتونی پیدا کنی یه دیواره که خودت دور خودت کشیدی.من تاپیکاتو نگاه کردم دیدم دختر پرتلاشی هستی.احساس میکنم خودت اونقدر که باید خودتو دوس نداری.اول از همه خودتو دوس داشته باش.بیشتر از هر کس.قبل از هر کس فقط تو مهمی!!!شخصیت تو مهمه.اگه میبینی میگه نمیخوام بغلت کنم که وابسته نشی با غرور بگو بهش که(( تو خودت چ دیدی که من بخوام وابستت بشم چیزی برای وابسته شدن نداری))
تو ذهنت هر روز به خودت بگو فقط من مهمم.هر کی بم احترام نذاشت بره بمیره.ببخشید ک.ون لقش.این نشد یکی دیگه صدتا بهتر از این وجود داره
بخدا عزیزم یه دخترایی که هیچ هنری هیچ شغلی نداره و تنها هنرشو علافی کردن و لش بازیه اعتماد بنفسشون آسمونو پاره میکنه.تو که 6-0 از اینا جلوتری.غرور داشته باش.زن باید مغرور باشه تا ضربه نخوره.شده تا صب گریه کن ولی منت هیچ مردیو نکش.که بی منطق ترین موجودات دنیا هستن