من وقتی میرم خونه مادرپدرم میگن چیکارمیکنی واینا یکدفعه بغضم میگیره سفره دلمو باز میکنم اون فامیلم خبر کش دراومد ازکار کل فامیل پرمکرد واینا وحالا همه فامیل میگن تو سیاست نداری بلند پروازی واینا وحالا میخوام قوی باشم با اینکه خانواده شوهرمو دوست دارم وادمای خوبی آن وشوهرم ولی بعضی اوقات شکایت نمیکنم حکایت میکنم میخوام پیش همه محکم بشم میخوام پدرومادر وم حساب کنن واینکه حرفای بیسیاستیم پیش فامیل شوهرم البته منظوری نداشتم عذرخواهی کردم میگین اونا مثل اولشون هستن من این حسو ندارم
هنوز هم غروب خورشید زیباست هنوز لالایی های ماهم شنیدنی است دلم هوای بوی عطر نارنج درحیاط را دارد هنوز داستان لیلی و مجنون شیرین است هنوز لبخند مادرم آرام است هنوز آمدن پدرم شیرین است هنوز به یاده فاطمه ای که دیگر نیست چشمهایم اشک آلود است
ببین منم به همین مشکل خورده بودم.😢خانمای اینجا بهم دکترساینا رو معرفی کردن و منم از یکی از دکتراش ویزیت آنلاین گرفتم از خونه. و خیلی راضی بودم و مسالمم حل شد😍 بیا اینم لینکشایشالا که مشکل توهم حل بشه😘
امروز خواهرشوهرم کوچیکه کلاس چهارم منو سلام نکرد میگم نکنه به خاطر حرفهایی که اون خواهرش میزنه اینم اینجوریه که مثلا من چی گفتم چی نگفتم
هنوز هم غروب خورشید زیباست هنوز لالایی های ماهم شنیدنی است دلم هوای بوی عطر نارنج درحیاط را دارد هنوز داستان لیلی و مجنون شیرین است هنوز لبخند مادرم آرام است هنوز آمدن پدرم شیرین است هنوز به یاده فاطمه ای که دیگر نیست چشمهایم اشک آلود است
🍃إِلٰهِى كَيْفَ أَدْعُوكَ وَأَنَا أَنَا ؟ وَكَيْفَ أَقْطَعُ رَجائِى مِنْكَ وَأَنْتَ أَنْتَ ؟🍃❤خدایا چگونه تو را بخوانم و حال آنکه من منم و چگونه امیدم را از تو قطع کنم و حال آنکه تو تویی؟❤
امروز خواهرشوهرم کوچیکه کلاس چهارم منو سلام نکرد میگم نکنه به خاطر حرفهایی که اون خواهرش میزنه اینم ...
باید بری سمتش بهش با لبخند سلام کنی و احوالش بپرسی... اینجوری میشی زن باسیاست
🍃إِلٰهِى كَيْفَ أَدْعُوكَ وَأَنَا أَنَا ؟ وَكَيْفَ أَقْطَعُ رَجائِى مِنْكَ وَأَنْتَ أَنْتَ ؟🍃❤خدایا چگونه تو را بخوانم و حال آنکه من منم و چگونه امیدم را از تو قطع کنم و حال آنکه تو تویی؟❤
من لالم کلا تو مسائل شخصی نمیتونم که درد و دل کنم با کسی،نه غرورم میزاره نه نوع شخصیتم که درونگرام ...
چه خوب خیلی کارخوبی میکنی چون هیچ کس دردی از آدم دوا نمیکنه فقط در تو بیشترمیکنن مثل منه ساده
هنوز هم غروب خورشید زیباست هنوز لالایی های ماهم شنیدنی است دلم هوای بوی عطر نارنج درحیاط را دارد هنوز داستان لیلی و مجنون شیرین است هنوز لبخند مادرم آرام است هنوز آمدن پدرم شیرین است هنوز به یاده فاطمه ای که دیگر نیست چشمهایم اشک آلود است
باید بری سمتش بهش با لبخند سلام کنی و احوالش بپرسی... اینجوری میشی زن باسیاست
اره بهم نگاه کرد بهش لبخند زدم بعدم خودم بهش گفتم خداحافظ بااینکه بی محلی میکرد
هنوز هم غروب خورشید زیباست هنوز لالایی های ماهم شنیدنی است دلم هوای بوی عطر نارنج درحیاط را دارد هنوز داستان لیلی و مجنون شیرین است هنوز لبخند مادرم آرام است هنوز آمدن پدرم شیرین است هنوز به یاده فاطمه ای که دیگر نیست چشمهایم اشک آلود است
باید بری سمتش بهش با لبخند سلام کنی و احوالش بپرسی... اینجوری میشی زن باسیاست
من مادرم سیاست نداشت همیشه نسبت همه ظن بد داره به خاطر همین منم همینجوری بودم ودیگه نمیخوام باشم
هنوز هم غروب خورشید زیباست هنوز لالایی های ماهم شنیدنی است دلم هوای بوی عطر نارنج درحیاط را دارد هنوز داستان لیلی و مجنون شیرین است هنوز لبخند مادرم آرام است هنوز آمدن پدرم شیرین است هنوز به یاده فاطمه ای که دیگر نیست چشمهایم اشک آلود است