2733
2739
عنوان

زن عموم رندگیمونو آتیش زد

| مشاهده متن کامل بحث + 450 بازدید | 20 پست
زن همون بچه دار شد بابات پشیمون نبود که ارثشو قبل مرگ بزنه به اسمتون ببخشید ولی بابات و عموت هر دو ن ...

بابام تاوانش رو داد..... مریض شد و زن دومش یه بار نیومد بهش سر بزنه.... پسرش(برادرم) رو ندید و چشم انتظار از دنیا رفت.... رفتم خونه شون بابامو بیارم پیش خودمون زنش کتکم زد . بابام نمی نونست رو پا وایسه و می لرزید . اومد خونه و هی می گفت شرمنده ام شرمنده ام بابا .... اون لحظه ها جلوی چشم منه هر لحظه... روانی شدم بس مرور کردم.... فقط می خودم بدونم خدا کجاست 


بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

چقدر تلخ بود. مثل زهر بود. خدا پدرتون رو رحمت کنه و امیدوارم خیلی زود آرامش به زندگیتون برگرده. بسپار به خدا🍀زیاد سعی کن خاطرات بد رو مرور نکنی ذهنت رو آشفته میکنه و فشارهای عصبی سنگینش تو تایم استراحت یا خواب بهت هجوم میارن که متوجه نمیشی و سلامتیت رو بخطر میندازن. 

عشق با انگشت های کشیده پیانو مینواخت...من پا به پای پونه های وحشی میرقصیدم... باران می آمد...بهارنارنجها همه مست...هوا هوای تو بود...🍀
2731
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2741
2687
داغ ترین های تاپیک های امروز