خاب میبینم معمولا با چند نفر ک نمیشناسمشون دارم حرف میزنم شوخی میکنیم و نمیدونم من چه کاری انجام داده بودم که اونا استرس داشتن همش میگفتن وای طناز وای طناز نباید اینجوری میکردی اخرش هم پسره بزور منو برد گفت بخاب فقط به چیزی فکر نکن خیلی هم عجله داشت...
بعد اون هم الان چند ماهه ندیدمشون