بعد از چندین هفته شوهرم میخاست ما زو ببره ده تو ماشبن ک هوامون عوض بشه
من تو کوچه گفتم بده من برونم ماشین رو
چون تازه گواهینامه گرفتم یکمم واقعا خوشم میاد از رانندگی
آقا هر چی از دهنش در اومد بهم گفتتتت تا یک ساعت تمام تو ماشین غر زددددد وووووای داشتم میمردم الانم میگم بغص کل وجو دمو گرفته😢😢😢😢
بعد ی ساعت تو ی راهه پرت خاکی میگه بیا برون گفتم وووا نمیخام
بیا برون و اینا انگار من بچه ام منو برده ی جای خاکی انقدر چاله چوله داره آدم حالت تهوع بهش دست میده اونجا رانندگی
میگه بیا برون مثلا پشیمونه
این بار چندمه اینجوری خوردم میکنه تقصیر اون نیستا خودمه چرا ازش ماشبن میخام😢😢😢😢😢😢ناراحت نیستم ولی خ شکستم انگار
نمیدونم اومد خونه چحوری برخورد کنم