ماشش ساله ازدواج کردیم شهرغریبیم یه پسر هم دارم.مشکلات مالی به کنارهمسرم درکل خوبه ولی اخلاق بدی که داشت قهرکردن بودینی ازکاه کوه میساخت وچون مهارت حل اختلاف توی رابطه بامن رو نداشت قهرمیکردمن همیشه میرفتم منت کشی عیدیه هفته قهرکردنرفتم جلوداشتم چمدون میبردم خونه بابام اومدجلوآشتی کردیم.قول داد ولی بازم دیروزبحث شدیدوقهر دیشب گف بازم که میای جلوگفتم خربودم می اومدم توام فک کردی چه خبره الان اومدخونه ناهارجداخوردیم رفت اتاق درهم قفل کرد منم و پسرم.نمیدونم چیکارکنم آخرش چی میشه ازآخرش میترسم گیج شدم که چطوررفتارکنم درست باشه