[QUOTE=166484200]بله قطعا پس این همه مشاوره و یا نهایت جدایی رو برای کی گذاشتن صورت مساله رو که نمیشه پاک کرد تا م
پس دقیقن قبل ازدواج ب چی فک میکردید
شوهرم میگه تو و پسرمون هرچی میخرین و میخورین و میپوشین اشکال نداره اما خودش دو ساله یه لباس میپوشه منم بخرم دعوام میکنه میگه به من کاری نداشته باش از کفش هم بدش میاد دمپایی میپوشه و ریشاشم نمیزنه حوصله نداره
من تنها دلخوشی زندگیم خریدن لباس و اینا برا خودم و پسرمه چون با پول توجیبی مثلا نمیتونم برم ماشین ظرفشویی بخرم یا پرده فلان مدل
میتونه خیلی بیشتر هم برسه اما تو ذهنش کلی برنامه داره
عزیز دل
آدم یه زمانی میشه تصمیم اشتباه میگیره
نباید محکوم بشه یا حق یه زندگی بهتر داشتن ازش سلب بشه
(چه از راه مشاوره چه جدایی)
یا حتی رفتار طرف مقابل طول چند سال زندگی عوض میشه
انسان موجودی اجتماعیه که رفتارهای لحظه ایش غیر قابل پیش‌بینی هست
ما قبل ازد مخصوصا سن پایین نمیتونیم تمام ابعاد خواستگارمون رو بسنجیم
اینارم میخری شاید برنانه داره باهاش راجبشون صحبت کن
مگه نمیگی مدت تعیین کرده وسایل خونه از خود خونه گرون تر نمیشه هر روز ی مدل بهتر میاد
خودتو مقایسه نکن اون اقوام هرچی باشه زیر سقف مردمن
یکی از فامیلامون خونشو فروخت داد جهیزیه کار احمقانه دور از جون شما خیالت راحت بالاخره ملک داری
مهم واقعیت ک ماشالله دارا هستی میمونه قناعت و دید و صبوری خودت
با چرب زبونی هم میتونی خیلی از رفتارارو درس کنی
مردا بعضیاشون فکر لباس...خودشون نیستن فقط میگن زن و بچم بپوشن
حالا برعکس ی خانم میشناسم میلیاردر میگن نمیزاره شوهرش تیپ بزنه نگاش نکنن 😀امان از دست زنا
توروخدا بخاطر این مسائل ک گفتی همشونم حل شدنین براحتی خودتو ناراحت نکن و ناشکری نکن
راجب مادرتون هرچی زبانی بهتون گفته باور نکن اتفاقا رو شما بیشتر حساس بوده
ان شاءالله توی خونه بزرگتون میرید وسایل شیک میزاری
ان شاءالله از امشب سعی کن روی نگاهت خوب فکر کنی ک تا اون موقع بجای غصه و ناشکری و نکات منفی از زندگیتون لذت ببرید و زودتر ب خواسته هاتون برسید سلامت و خوشبخت باشید.
خوب چرا به همون خواستگارهای بهترت شوهر نکردی؟
