میدونین خیلی خستم خیلی.دلم آرامش میخواد
نمیتونم برنامه ریزی کنم کارای خونه همش میمونه
اخ انقدر دلم میخواد تنها باشم چندروز.اصلا به دوست دلشتنش شک کردم.نمیدونم مبخوامش یا نه
وای من چرا اینجوری شدم
وای منم از وقتی بچم به دنیا اومده اینطوری شدم
فکر کنم به خاطر تغییر هورمون و خستگی
حتی سر کوچک ترین مسئله هم عصبی میشم و پرخاش میکنم. ذهنم آشفته است نمیتونم درست تصميم بگیرم
خیلی سخت پسند شدم در حدی که واسه خرید یه جورابم چندتا مغازه رو میگردم
همین طور که ما زنا مردارو داخل شرایط سخت درک میکنیم اونا هم مارو درک کنن واقعا ب وقتایی اینقدر خسته ایم که آرامش میخایم درک طرف مقابل میخایم ما هم کم میاریم خسته میشیم فشار اگ رومرد هست رو زن هم هست
تاحالا چندین بار گفتم بهش ولی کاری نمیکنه یعنی نیگه خب چکارکنم
منم همین جوری هستم
دوتا بچه کوچیک دارم دیگه خسته شدم
اصلا یه فکرایی میاد تو سرم که نگین
دیشب داشتم به این فکر میکردم‌مجبورش کنم زمینو به نامم‌بزنه.و بعد ازش طلاق بگیرم
خودم ازین فکرم‌جا خوردم.و حتی ترسیدم
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز
