دختر گل اولا ک هیچ مرکزی ۱۰۰درصد نیرو تامین نمیکنه...ب جز هدنرس و تعداد معدودی پرسنل در یک بخش هییییچ احدی فیکس مثلا صبح نیست...ممکنه ۷۰درصد مثلا صبح یا عصر بدن بهش اما ۱۰۰درصد شیفتاش مثلا صبح یا عصر نیست...
بعدشم گفتم بهت این نیست ک ب تمایل شما چندان کار داشته باشن...برا این ک متوجه بشه نیروی صفر کیلومترشون ک بایییید در خدمت سیستم باشه اوایل کار مثلا یکی دو سال اول قطعا اذیتش میکنن...بدترین شیفت ها...عیدها...عزاها...تعطیلات...صبح عصر شب..همه جوره بهش شیفت میدن...کلا درخواستت چیه؟این ک مثل پرسنل اداره ها صبح بری ظهر سر ی ساعتی خونه ات باشی؟
ابببببدا از این خبرها نیست...آب پاکی رو بریزم رو دستت...
تو خارج از ایران هم پرستاری عشششق میخواد...حالا اونجا ریالی بهت خوب میرسن...تو ایران قطعا عششششششششق میخواد....چون اون ریاله هم چندان در کار نیست...ببین تعبیرم دقیقا از پرستاری تو ایران واقعا مثل شهیدی ه ک داره میره میدون جنگ و میدونه ک قطعا صدماتی از این جنگ خواهد دید...حالا یا جونش رو میده یا مجروح میشه یا ی چیزیش میشه...
ببین من ۱۹سال داشتم رفتم سر کار بیمارستانمونم روانپزشکی ه...تو این سالها من مثلا هذیان و توهم نگرفتم از مریضها...اما کتت خوردم...فحش شنیدم...اون چند سال اول و حتا همین الان هم اذیت میکنن رده بالایی ها...حالا اون اوایل نمیدونستم چ جور جوابشون بدم الان میدونم...
صبوریم خیییییییلی نسبت ب اوایل کار اومده پایین...تحریک پذیرم...زود عصبی میشم...ب هیچ عنوان تحمل شلوغی و سر و صدا رو ندارم...الان تو این سالها اینها بهایی ه ک من دآدم بابت شغلم...
خواهرانه میگم...اگه نیومدی و آلوده این کار نشدی نیا...فیلد کاریت رو عوض کن...ی مهارت و تخصص جانبی کسب کن...نیا تو پرستاری...