آره
بچه م اذیت کرد. دعواش کردم. خواهرشوهرم که نشسته بود قهر کرد😒😒😒از بس شوهرم به این خواهرش وابسته س و هی میگه مهربونه مهربونه. از ترس اینکه بفهمه و چیزی بهم بگه از خواهرشوهرم معذرت خواهی کردم که وقتی اون نشسته بود با بچه م دعوا کردم😬😬😬اونم اول یه مشت حرف بارم کرد بعد بیخیال شد. شوهرمم نفهمید. خیلی خیلی غرورم جریحه دار شد. چند ماهی میگذره. وقتی خیالم راحت شد که چیزی گردنم نمیندازن دیگه محل سگ هم بهش نذاشتم.
آخ خدا جون قربون بزرگیت برم. منو از شر این خونه راحت کن. کمک کن برم سر خونه زندگیم. خسته شدم دیگه😭😭😭