مامانه شوشو بارداره.کمک کنید ترخدا

وای بچهه گناه داره اولا که خیلی از زنایی که بالای سی و پنجن احتمال سندرم داون و ناهنجاری ژنتیک تو بچه هاشون خیلی بالاست.

بعش هم این بچه وقتی بشه 7 سال بخواد مدرسه بره مادرش 55 سالش میشه آخه تو اون سن با عروس و داماد میخواد برای این بچه چجوری مادری کنه؟؟ مشقاشو بگه. تولد براش بگیره.

نتیجه اینه که به جای مادر بقیه براش مادری می کنن و این میشه بی مادری. یا وقتی بچه اش به نوجونی رسید اون میشه پیرزن شصت ساله اصلا درکش نمیکنه. فقط که زاییدنش نیست...

والا من سی سالمه می گم دیگه دیرم شده

آخه شماها که میین سقط گناهه فکر کردین آینده این بچه چی میشه؟ چقدر جلوی دوستاش تحقیر میشه

فاطیما تو برای این بنده خدا حضرت ابراهیمو مثال زدین آخه این مادر و پدره تو 70 سالگی فوت شدن و این بچه تو 20 سالگی بی کس و یتیم شد چی؟ چرا میرین سراغ استثناهای یک در هزار میلیون؟؟؟؟

منم با الی موافقم باید منطقی دید

به نظر من اونا حق ندارن حق حیات رو از یه موجود که به امر خدا به وجود اومده بگیرن
حضرت ابراهیم در سنین پیری خدا بهش حضرت اسماعیل رو دادو شد پیامبر
چرا می خواین جلو اراده خدا رو بگیرین
من از کرده خودم پشیمونم
تو دوران عقد باردار شدم و به خاطر ترس از آبروم سقط کردم
الان مثل س گ پشیمونم
کاشکی بچمو نگه می داشتم
خدایاااااااااااا منو ببخش
بگو این کار رو نکنن

بعضی از خانومهای این سایت بچه هشتم کسی هم باشه چون یک عده بچه دار نمیشن میگن نگه داره اینجا مشورت کردن بی فایده است

آوا جان چی شد نتیجه؟مادر شوهرت تو چه وضعبه؟

آخه الی جان نمی شه که همین طور حق حیات رو از یک موجود زنده گرفت.

برگ جان احتمال داره اونم چه طوری نمونه بارزش خود من. بعد 5 سال ازدواج یه بار نزدیکی بدون جلوگیری داشتم الان باردارم.

بابا چقدر سخت میگیرین این همه خانم مسن رو ببینید به خدا از من جون سرحالتر و با حوصلتر هستند حوصله هیچ ربطی به سن و سال نداره به روحیه خود طرف بستگی داره

به نظر من به خودشون ربط داره....من اگه جای آوا بودم و مادر شوهرم باردار می شد ناراحت نمی شدم و تازه سعیهم می کردم حمایتش کنم مادر شوهر منم 48 سالشه ////به خود اون خانم و آقا بستگیداره بعضی ها سی ساله اند اما این قدر تنبل اند که یک قایم باشک با بچه شون بازی نمی کنند یک دیکته به بچه نمی گند چهار جا مسافرت نمی برنش اما بعضی ها پنجاه ساله اند سه ساعت با بچه ها بازی می کنند و خسته نمی شن...کتاب می خونن....این از لحاظ روحی و جسمی به پدر مادر و شخصیتشون بستگی داره.....پول هم مهمه بالاخره باید از مخارج بچه هم بر اومد...انرژی گذاشت..........اما حرف مردم همیشه هست و مفته.....من خودم اگه جای مادر شوهرش بودم و بچه ام سالم بود اصلا و ابدا به حرف مردم دو زار هم اهمیت نمی دادم....کاری رو می کردم که خودم صلاح می دونستم و بچه ام رو به دنیا می آوردم و سعی می کردم به خوبی تربیتش کنم و به بهترین نحو براش مادری کنم ازخدا هم می خواستم حافظ بچه ام باشه.....الان من بیست هفت سالمه چه کسی تضمین کرده من تا هفتاد سالگی زنده ام؟؟؟؟ که بخوام بچه ام رو داماد کنم و پشت و پناهش باشم از کجا معلوم شاید همین فردا تصادف کردم مردم و بچه ام بی مادر شد!!!! اون وقت نباید بچه دار می شدم؟؟؟ ... عمر آدم ها مجهوله.....پدربزرگ شوهر من الان 88 سالشه و شکر خدا سالمه و خیلی هم دلش جوونه الان عروسی نتیجه اش رو هم دیده....عمر حساب و کتاب نداره که از ترس مردن خودت بچه ات رو بکشی........اگه خانوم و آقا خودشون رو به روز نگه دارن و با کمک مشاور با بچه درست برخورد کنن فاصله سنی اون قدر ها هم مشکل ساز نمیشه.........اما خوب اگه بخوان بی خیالی طی کنن معلومه که سخته ......به هر حال حرف من اینه که به خاطر حرف مردم تصمیم نگیرن.........اصلا هم زشت نیست طبیعت انسانه.....طبیعت هر موجود زنده است زایش.....همه ما جلوگیری می کنیم اما ممکنه یه درصد خطا داشته باشه نباید که آدم خودش رو ببازه...از تهدید ها باید فرصت ساخت....به هر حال من دعا می کنم بچه سالم و صالح باشه.....والا تو مملکت ما این طور جا افتاده وگرنه دوست خاله ی من آلمانیه 46 سالگی ازدواج رسمی کرد و 48 سالگی یه دو قلو آورد و الان دو قولو هاش3 ساله اند مثل دسته ی گل مادره هم مثل پروانه دور بچه هاش می چرخه.....ورزشش به جا تفریحش به جا رسیدگی به بچه هاش به جا شغلش به جا.....بچه هاش هم عاقل و سالم و زیبا.........چرا برای خودمون مرز های بیخود درست می کنیم زندگی رو به خودمون زهر مار می کنیم؟ شده که شده فدای سر شون....جرم که نیست....باید بببینن اگه می خوان از هیچی نترسن و از فرصت دوباره مادر و پدر شدن لذت ببرن و به بچه اشون برسن...آدم ها بیشتر از یک بار که زندگی نمی کنن!!! سخت چرا بگیریم ؟؟؟ که فلانی چه می گه بهمانی چی می گه؟؟؟؟ بی خیال همه شون....تا کی برای حرف مردم آخه ؟؟؟؟ به مردم چه مربوط؟؟؟ مردم خیلی بد می دونن خودشون مواظب باشن باردار نشن!!!! والا

به من ایمیل بده عزیزم تا من راهنمایی ات کنم

به نظر من که ادم باید به فکر اینده اون بچه هم باشه فقط زاییدن نیست من خودم خواهرم 15 سال از من کوچکتره من واسم زیاد مهم نیست ولی اون بچه خیلی ناراحت مامانم 52 سالش ولی خواهرم همش حسرت بچگی مارو می خوره می گه خوش به حاحلتون شما بچه بچه بودید مامان بابا جوون بودن البته اون حالا 14 سالش. برو از ناصر خسرو قص بگیر واسش حرف کسی رو هم گوش نکن البته اگه خودشون می خوان خونریزی می کنه بعد اگه کامل نیفتاد دکتر را قانونا سقطش می کنن

سلام
عزیزم همسر من از بزرگترین خواهر زاده ش 4 سال کوچکتره
هم کاملا سالم بوده هم خییییییییییییلییییییی باهوش الحمدلله
به نظر من آدم حق نداره برای اینکه پرستیژش جلوی بقیه حفظ بشه مرتکب قتل بشه

الان هم همسرم از همه خواهر و برادراش بیشتر به فکر مامانشه
برای خودشون هم خوبه وقتی همه بچه ها رفتن و خونه ساکت شده یه نی نی دارن که به خونه روح بده
فرصت رسیدگی بهش رو هم بیشتر دارن

خانومای عزیزی که اینجا نشستید برا عذاب وجدان دادن به بقیه

اینو بدونین که خدا هم از شما نمی‌گذره برا چیزی که شاید اصلا از طرف خدا گناهی نداشته باشه چون جنینی که چند هفته اول است از درجه حیوانی هم کمتر است

شاید یکی‌ به دلیل بچگیش، بی‌ احتیاطی،، به هر دلیلی‌ باردار شده و به دلیلی‌ تصمیم به سقط میگیره

این حرفا همش حرف درستی‌ نیست

و باعث زجر یک نفر تو کل مدت زندگیش می‌شه

پس بهتره که بیخود قضاوت نکنیم که این خودش گنهی بس بزرگ است

تو خود قران هم گفته که از ۴ ماهگی به بد جنین به یک انسان تبدیل می‌شه و جون میگیره

قبل از اون یک چیز بی‌ارزش‌ای بیش نیست،،، نه جسم درست و حسابی‌ داره نه جون

تورو خدا به جون هر کوو دوست درین مواظب حرف زدنتون باشی‌

خدا از دل شکستن خیلی‌ بیشتر بدش میاد